قله اورست بخش دوم: فاجعه 1996

امتیاز دهی


میانگین امتیازات: 0

فاجعه قله اورست 1996 با پادکست دکوپاد

    عزیزم خوب بخواب. هیچ چیزی نیست که بخوای نگران من باشی. این آخرین مکالمه‌ای هستش که جان آرنولد بعد از انتخاب اسم بچه به دنیا نیومدش با همسرش داشت. 11 می 1996 بود و جان آرنولد یک شب رو بعد از بیواک کردنش و یخ زدن کپسول اکسیژنش در بادی که در بعضی از مراجع تا 140 کیلومتر بر ساعت هم گزارش شده گذرونده بود و تنها خواستش ارتباط از طریق تلفن ماهواره‌ای با همسر باردارش بود که هزار کیلومتر آن طرف‌تر بی صبرانه منتظر بازگشت جان بود.

    درود بر شما و وقت بخیر، اینجا دکوپاد و با دومین قسمت اپیزود اورست در کنار شما هستم. در قسمت اول به مسائل مختلف مربوط به قله اورست پرداختیم  اینجا دکوپاد هستش و من یوسف تقی‌زاده هستم و از شما دعوت می‌کنم تا در این قسمت جذاب که برای شما آماده کردم تا پیرامون فاجعه قله اورست رخ داده صحبت کنیم. صدا رو تا انتها زیاد کن و با من همراه باش.

    سال 1996 در روزهای 10 و 11 می شاهد اتفاقی بود که تا مدت‌ها بعد یعنی سال 2014 رکورد دار تلفات در قله اورست بود. اونقدر کتاب راجع به این اتفاق نوشته شده که بررسی همه اونا شاید عملا ممکن نباشه ولی نقطه مشترک همه این کتاب‌ها و تاریخ شمار و لحظه شمار این اتفافات برمیگرده به بزرگمردی به نام آناتولی بوکرایف. راهنمایی که برای یکی از شرکت‌ها کار می‌کرد و بدون اکسیژن هم این کار رو انجام می‌داد.

    کتاب‌ها رو که ورق بزنیم به عدد طلایی صعود برخورد می‌کنیم یعنی ساعت 14:00 به وقت محلی. در صعودهایی که انجام می‌شه همه اذعان دارن که باید به این عدد اهتمام خاصی ورزیده بشه و حواستون باشه هر جایی که هستید خیلی بعد از ساعت 2 ظهر به بعد به قله نرسید. ساعت‌های صعود رو که نگاه می‌کنیم زودترین شخصی که تونسته بود خودش رو به قله برسونه آناتولی بود که حوالی ساعت 14:30 به قله رسیده بود. باقی خیلی دیرتر حتی طبق گزارش‌ها تعداد خودشون رو حوالی ساعت 5 بعد از ظهر و حتی دیرتر به قله رسوندن.

    روز 10 می 1996 اسامی بزرگی روی کمپ 4 قله اورست حاضر بودند که با توجه به زمانبندی که داشتند حرکت به سمت قله رو شروع کردند. در قالب دو تیم بزرگ به نام‌های mountain madness و یه اکسپدیشن دیگه adventure consultants در کمپ 4 در انتظار صعود بودند. تیم adventure consultants به سرپرستی راب هال و تیم mountain madness هم به سرپرستی اسکات فیشر. این رو هم یادم رفتش اضافه کنم که آناتولی بوکریف یا خیلیا میگن بوکرایف گاید اصلی تیم mountain madness بود.

    تیم 10 می شروع به حرکت می‌کنه اما به دلایل نامعلومی در بخش‌هایی از مسیر طناب ثابت کار گذاشته نشده بود که خودش بخش زیادی زمان برای تیم از دست میده. در دو بخش هیلاری استپ و همچنین بالکونی در ارتفاع 8350 متر طناب ثابت وجود نداشت و هر کدوم از این‌ها یه چیزی در حدود یک ساعت از زمان تیم رو از بین بردند و تیم باید منتظر می‌موند تا تیم شرپاها بتونن طناب رو ثابت کنن. یکی از معماهای بزرگی که باقی موند این بود که چرا از قبل سرپرستان دو تیم نسبت به ثابت شدن تمام طناب تلاش نکرده بودند که بتونن تیم‌ها رو بدون نقص به قله برسونن و به دلیل اینکه هر دو سرپرست در این فاجعه جان خودشون رو از دست دادن هیچوقت جواب این سوال مشخص نشد.

    اما یادتونه گفتم که این داستان کلا روی آناتوی بوکرایف می‌چرخه اما چرا و چطور؟ یه آقای توی تیم adventure consultants بوده به نام جان کراکوئر که از قضا خبرنگار هم بوده وقتی برمیگرده و همه چیز رو هم میبینه یه کتابی منتشر می‌کنه به اسم Into thin air که خیلی هم پر فروش بود و به شدت در این کتاب به کوبیدن آناتولی بوکرایف می‌پردازه مثلا میگه چرا این شخص که راهنما بوده اکسیژن استفاده نمی‌کرده. چرا این شخص زودتر از باقی هم تیمی‌هایی که مسئولیت داشته برگشته به سمت کمپ چهارم و خیلی موارد دیگری که به خود بوکریف خرده گرفته.

    بعد از کتاب منتشر شده بوکرایف در جواب گزارش رو تهیه و منتشر کرد که بعدها هم تبدیل به کتابی شد به نام صعود (The climb). نباید فراموش کنیم که بوکرایف خیلی خیلی جانفشانی کرده و جایزه دیوید رو از فدراسیون کوهنوردی آمریکا دریافت کرده و خیلی از افرادی هم که اونجا بودن رو نجات داده. تفاوت زیادی بین بوکرایف و تمام افرادی که در اون روز از شانس بدشون روی اورست بودن وجود داشت. بوکرایف 2:30 میرسه قله و بعد از کلی انتظار راه میافته پایین و حوالی ساعت 17 رسیده بوده به کمپ 4. چطوری این آدم تونسته در این زمان این مسافت رو برگرده پایین من خودم هنوز خیلی نفهمیدم. تازه توی گزارش‌ها مستند هستش که در میسر برگشت به خیلی‌ها کمک کرده که بتونن راحت در مسیری که بودن ادامه بدن.

    کتاب‌های نوشته شده به اینجا ختم نمیشه. سال 2000 کتاب رها شده در دستان مرگ: داستان من از خانه تا اورست به قلم بک ودرز نوشته شده. در سال دوباره 2000 کتابی تحت عنوان حساب زنده ماندن: تراژدی اورست به قلم لن گملگارد نوشته شده. سال 2014 یک کتاب دیگه به نام بعد از باد: یک نجات بعد از تراژدی اورست نوشته شده و کتاب‌های دیگری هم هستن که از حوصله این اپیزود خارج هستند. اگر کتاب دیگری هم هست که خوندید اون رو در کامنت‌ها باهامون به اشتراک بذارید.

    در طی این دو روز 8 نفر جون خودشون رو از دست دادن 2 نفر از نیوزلند، 2 نفر از آمریکا، 1 نفر از ژاپن و سه نفر از هندوستان در بخش‌های مختلف کوهستان جون خودشون رو از دست دادن. حالا جالب اینجاس اکثر کشته شده‌ها از تیم adventure consultants هستند و باقی نفراتی که از تیم Mountain Madness در این حادثه حاضر شدند توسط آناتولی بوکریف نجات پیدا کردند. این هم یکی دیگه از مواردی هستش که انتقاد وارد هستش به آناتولی که میگن می‌تونست افراد بیشتری رو از تیم دیگری که از بین رفتند رو نجات بده که این کار رو نکرده و فقط به هم تیمی‌های خودش پرداخته.

    در نهایت بحث‌های بسیاری پیرامون این مساله که دلایل این حادثه چی بوده رخ داده که در این بخش هم قصد داریم بخشی از این دلایل که ناشی از تحلیل‌های انجام شده توسط متخصص‌ها هستش ارائه شده بپردازیم.

    اولین موضوعی که گفته شده ضعف در سرپرستی هستش با توجه به اینکه هر دو سرپرست تیم‌ها جون خودشون رو از دست دادن هیچوقت نشد دلیل بعضی از تصمیم‌هایی که گرفتن رو بفهمیم و خود این یکی از معماهای این فاجعه بوده. همچنین رقابتی که بین دو سرپرست گزارش شده یکی از مواردی هستش که هیچکدوم به جوانب دیگر کار نتونن تمرکز کنن و صرفا تلاششون بر این بوده که بیشترین تعداد مشتری رو به بالای قله برسونن. همچنین تیمی از آفریقای جنوبی در اون منطقه حاضر بوده که اجازه ندادن علی رغم بروز مشکل در سیستم بی سیم دیگر شرکت‌ها از بی سیم اونها استفاده بشه.

    تاخیر ایجاد شده در ثابت کردن طناب بالکونی و همچنین هیلاری استپ که سرپرست‌ها قبلا باید بهش فکر می‌کردند تا این منطقه برای عبور ایمن تیم آماده بشه. اصرار سرپرستان تیم به منظور ادامه در مسیر رسیدن به قله بعد از ساعت 14 که تقریبا تمام اعضایی که توانستند به قله برسند بعد از ساعت 14:30 به قله دست یافته‌اند.

    کم بودن ذخیره اکسیژن در مسیر با توجه به تعداد نفرات و نیاز آنها برای اکسیژن و همچنین بیمار شدن ناگهانی دو تن از اعضاء در حوالی ساعت 15 و در حوالی قله که انرژی بسیاری از اعضاء تیم به منظور امداد رسانی گرفته است. همچنین خود کراکوئر اذعان داشته است که حضور خود این شخص و کار کردن او برای یک مجله بسیار معتبر نیز از جمله دلایلی بوده است که سرپرستان را از هر گونه تصمیم برای بازگشت بازدارد. در طی تحقیقی که در سال 2004 در دانشگاه تورنتو انجام شده است با بررسی هوایی که از گزارشات 11 می 1996 دریافت کرده‌اند نشان می‌دهد که مقدار اکسیژن موجود در هوا 6% دیگر نیز نسبت به شرایط عادی کاهش فشار بیشتری داشته و به 14% رسیده بوده و این مساله خودش در  کاهش عملکرد کوهنوردان درگیر حادثه به شدت موثر بوده است.

    تا اینجای کار سعی کردم به شکل خیلی خلاصه به بررسی حادثه سال 1996 در قله اورست بپردازم. قطعا موضوعات بسیار زیادی پیرامون این فاجعه وجود داشته که می‌شد اینجا صحبت کرد. شما هم دانش خودتون پیرامون این مساله رو می‌تونید باهامون به اشتراک بذارید و برامون کامنت بنویسید. یادتون نره دکوپاد همون دکوول پادکست هستش و قصد داریم هر بار با یک موضوع به ملاقات شما بیایم.  این اپیزود رو در دی ماه 1402 براتون ضبط و آماده کردیم. با هم همراه باشید و پادکست ما رو به دیگر دوستان خودتون هم معرفی کنید. به امید دیدارتون.

یوسف تقی زاده

علاقه شخصی من به کوهنوردی و صعودهای بلند هیمالیایی منجر شد که به شکل حرفه‌ای این ورزش رو دنبال کنم و به سمت مربی شدن و راهنمای کوهستان شدن برم.