سلام و درود به همراهان همیشگی دکوول، این بار قراره با هم یک سفر اعجاب انگیز به قلب تاریخ ایران داشته باشیم، مطمنم که نام تخت جمشید بارها گوشتون خورده اما این سری قراره با دکوول با نگاهی جزئیتر دل رو بزنیم به جاده و سفری داشته باشیم به قلب تمدن هخامنشیان. اگر دوست دارید بدونید برای سفر به این مکان باستانی کجاها باید برید؛ اگر میخواهید با آگاهی بیشتر از این مکان ارزشمند دیدن نمایید با دکوول همراه شوید.
بنای تخت جمشید در استان فارس در نزدیکی شهر مرودشت قرار دارد و هر سال خیل عظیمی از مردم کشورمون و صد البته توریستهای بین المللی به سمت این شهر و استان فارس قصد سفر میکنند، گفتنی است که این منطقه از ایرانمان هم از نظر تاریخی و هم از نظر فرهنگی بسیار غنی است و مکانهایی مانند: نقش رستم، نقش رجب، کعبه زرتشت و مجموعه پاسارگاد در آن جای دارند.
در دورهای که سر ستونهای تخت جمشید سر جای خود بودند و صدای آواز و دهل از این کاخ پر شکوه شنیده میشد، جهانیان این کاخ را با نام “پارسه” میشناختند و یونانیان آن را پرسپولیس میخواندند که موجب شده است امروزه در زبانهای غربی نیز به این گونه نامیده شود. باید بدانید که این نام «تخت جمشید» بعدها به این بنای مجلل داده شد و برگرفته از افسانههای شاهنامه فردوسی است و تا آنجایی که ما خبر داریم نام هیچ کدام از پادشاهانی که بر مردم پارسه سلطنت میکردند جمشید نبوده است.
آغاز ساخت بنای تخت جمشید (پارسه) به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان توسط داریوش کبیر همسر آتوسا و داماد کوروش کبیر (که ما او را با منشورکوروش به یاد می آوریم.) صورت گرفت. بعد از تکمیل سازه تخت جمشید اتمام سلطنت داریوش بزرگ، پسر او خشایارشا و نوه داریوش بزرگ اردشیر یکم با افزودن بناهای دیگر مانند این بنا را توسعه بخشیدند.
پارسه از زمان ساخت به مدت 200 سال آباد بوده و زندگی در آن جریان داشته و در نخستین روز هر سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپها (استانداری) به نزد شاه میآمدند و هر کدام پیشکشی را تقدیم شاه میکردند.
نکته جالب توجه در رابطه با سازندگان تخت جمشید این است که هر کدام از افرادی که به عنوان معمار، صنعتگر و کارگر (که در لوحهای به جا مانده کوروش خوانده میشوند) در ساخت پارسه کار کردند و بابتش حقوق ماهیانه دریافت میکردند حتی بر اساس شواهد پیداست که کارگران زن نیز در ساخت این مجموعه همراهی کردند گفتنی است که از نظر دریافت حقوق تبعیضی بین مرد و زن وجود نداشته است.
بنای اصلی تخت جمشید به نام کاخ آپادانا شهرت دارد که شامل یک تالار اصلی با حدود ۳۶ ستون که هرکدام ۱۸ متر طول داشتند و سه ایوان شمالی، شرقی و جنوبی بوده که از ایوان های شمالی و شرقی پلکانی قرار داشته که هر یک به سمت حیاط مقابل راه داشته است.
دروازه ملل یا دروازه همه کشورها که باستان شناسان با کمک سنگ نوشته اطلاعاتی در رابطه با نام این دروازه کسب کرده اند. احتمال میرود که این بنا فضای دالانی شکل داشته که در وسط آن چهار ستون قرار داشته ولی درحال حاضر سه ستون به جا مانده است.
میهمانان و نمایندگان نژادهای گوناگونی که در پهنه ایران زمین زندگی میکردند برای ملاقات با پادشاه میآمدند و در آنجا منتظر میماندند تا وزیر دربار اجازه ورود و دیدار پادشاه را بدهد به طور کلی میتوان گفت این بنا را به گونهای اتاق انتظار دانست.
کاخ تچر که امروزه بسیاری آن را تالار آیینه مینامند با سنگهای خاکستری صیقل شده که در زمان خودش مانند آیینهای عمل میکرد که آدمی میتوانست تصویر خود را در آن ببیند توسط داریوش بزرگ ساخته شد که کتیبهای سه زبانه (عیلامی، بابلی و پارسی باستان) را بر دیواره غربی ایوان جنوبی کاخ تچر حک کرده با این مضمون: «من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه همه کشورها، فرزند ویشتاسپ هخامنشی که این تچر را ساخت.»
یکی نکات حائز اهمیت در رابطه با ساختار معماری ستونهای تخت جمشید استفاده از نسبت طلایی است، این نمایانگر این موضوع است که به چه میزان خلاقیت و نبوغ ایرانیان در آن زمان بالا بوده که از چنین محاسبات پیچیده ریاضی در آن دوره مورد استفاده قرار گرفته است.
این بنا در نهایت توسط اسکندر مقدونی در حدود 330 سال پیش از میلاد مسیح به آتش کشیده شد و ویرانهای به جا گذاشت که قلب هر ایرانی را به درد میآورد. به دستور اسکندر تمام بناها به صورت مخروبه و یا نیمه مخروبه درآمدند. که همچنان پس از بازسازیهای صورت گرفته آثار آتش سوزی بر روی بناهای جامانده مشهود است.
گفتنی است که بخش عظیمی از اطلاعاتی که ما در رابطه با این دوره داریم را مدیون گل نوشتهها و سنگ نوشتههای به یاد مانده از آن دوران است.
نقش رستم در فاصله 6 کیلومتری از تخت جمشید قرار دارد. در واقع این بنا شامل نقش برجستهها و گورهای صخرهای میباشد که آرامگاه پادشاهان داریوش کبیر، خشیارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم میباشد.
جالبه که بدونید در نوشتههای تاریخ نگاران از این مکان با نام سه گنبدان یاد میشده و بعدها که شاهنامه نوشته شد مردم این نام «نقش رستم» را به این مکان دادهاند و در واقع نقوش حک شده در این مکان ارتباطی با رستم پهلوان ندارند، جالبترین قسمت اینه که اگر بر سکوی تخت جمشید بایستید مکانی که در آن نقش رستم قرار دارد را به شکل سه گنبد کنار هم میبینید.
کعبه زرتشت یک بنای چهارگوش همراه با پلکانی است که در فاصله حدود ۵۰ متری با کوه فاصله دارد در سه گنبدان واقع است. پژوهشگران و باستان شناسان هر یک در رابطه با چیستی این بنا نظرات متفاوتی دارند، به گمان بعضی مکانی بوده برای روشن کردن آتش مقدس و اجرای مناسک مذهبی، عده دیگری میپندارند محلی برای نگهداری اسناد مذهبی همچون اوستا.
آنچه بدیهی است این است که ساختار این بنا شباهتهایی به آرمگاه کوروش کبیر در پاسارگاد دارد که میتواند نشان دهنده کاربرد یکسان آنها باشد.
برای بازدید بنا میتوانید هم زمینی با ماشین، قطار و اتوبوس به سمت شیراز حرکت کنید و از اونجا به سمت شهرستان مرودشت تغییر مسیر بدید که حدودا یک ساعت با شیراز فاصله داره. اگراز اون دسته آدمهایی هستید که سفرهای هوایی رو به سفرهای طولانی با ماشین ترجیح میدید، میتونید از فرودگاه نزدیک محل زندگیتون به مقصد شیراز بلیط تهیه کنید.
این بود سرگذشت تخت جمشید. در واقع ما در تیم دکوول سعی بر این داشتیم که دوست داران ایرانگردی را تا حدی با این مکان و اینکه چه پشینهای داشته آشنا کنیم چون که ما میدونیم وقتی که شما عزیزان راجب یک بنا و اثر باستانی اطلاعات کافی داشته باشید چه قدرررر میتونه به لذت و درکتون از اون اثر و بنا کمک بکنه.
حالا دیدی که اصلا از اول جمشید نامی در اینجا حضور نداشته و یا اینکه ساخت بنای پارسه بعد از درگذشت کوروش بزرگ اتفاق افتاده و بنده خدا روحشم خبر نداشته دامادش قراره چه بنای ارزندهای برای آیندگان (یعنی من و تو) به جا بگذاره. دوست دکوولی عزیز یادت نره بعد از بازدید از این مکان باستانی جذاب برای کمک به دیگر دوستانمان تجربت را پایین مطلب با ما و بقیه به اشتراک بگذاری.