صعود زمستانی به قله کی 2
فهرست:
صعود زمستانه به قله کی 2 به سبک نپالیها
از سمت چپ بالا: داوا تنجی شرپا، مینگما جی، داوا تمبا شرپا و پم چیری شرپا. از سمت چپ پایین: مینگما دیوید شرپا، مینگما تنزی شرپا، نیرمال پورجا و گلجن شرپا. (از نامزدهای موجود: کیلو پمبا شرپا و سونا شرپا) مرجع عکس: توسط نیمزدای.
در حدود نیمه روز شنبه، کوهنوردان به مرور و با پیشروی کم کم وارد گذرگاه مشهور به نام "باتل نک" در کوه K2 شدند. K2 دومین بلندترین کوه جهان است و پیش از این هرگز در فصل زمستان فتح نشده است. آسمان صاف بود، باد قابل مدیریت بود و قله فقط در این مرحله نهایی و بیشترین بخش خطرناک، قرار داشت. اگر میتوانستند از باتل نک عبور کنند، تیم ۱۰ نفره متشکل از کوهنوردان نپالی که تحت رهبری نیرمال پورجا به نام "نیمزدای" است، احتمالاً برای اولین بار در فصل زمستان به قله K2 صعود کنند. اما پورجا میدانست که بهتر است مرحله به مرحله قدم بردارد.
k2 یک منلیت سرد و شیشهای با ارتفاع ۲۸،۲۵۱ فوت است که در مرز چین و پاکستان قرار دارد و همان نام سادهای که در نقشهی اصلی یک نظامی بریتانیایی در قرن ۱۹ از رشته کوههای کاراکروم به آن اختصاص داده شده بود، همچنان باقی مانده است. از دهه ۱۹۵۰ میلادی به بعد، به دلیل شهرت مرگبارش، K2 با نام "کوه وحشی" نیز شناخته شده است. نسبت تعداد مرگ و میرها به تعداد صعودهای انجام شده در K2 تقریباً یک به شش است. در مقایسه با آن، در کوه اورست، نسبت تقریبی یک به ۳۴ است.
این حاشیه بسیار باریک برای اشتباه، روز شنبه آشکار شد، زمانی که سرگی مینگوته، یک کوهنورد اسپانیایی که به ۱۰ قله بلند جهان بدون استفاده از اکسیژن اضافی رسیده بود، در قسمت پایینتری از کوه به کام مرگ فرو کشیده شد. این فاجعه چند ساعت پس از این اتفاق افتاد که کوهنوردان نپالی از مسیر باتل نک عبور کرده بودند. این مسیر یک گودال به شکل ساعت شنی با پشتیبانی از یک برج یخی ناپایدار است که به آن «سراک» میگویند. «برخی از بلوکها اندازه یک خانه بودند»، پورجا در روز دوشنبه از پایگاه اصلی گفت. «شما توسط این موارد ترسیده میشوید. اما اگر روز شما باشد، روز شماست. من فقط به کوه دعا میکردم. این بار ما به پشتیبانی کوه نیاز داشتیم، و کوه به ما اجازه داد.»
حرفه کوهنوردی این است که شتاب نکنید. ارتفاعات بالای ۲۶ هزار پایی منطقه مرگ نامیده میشود و اگرچه هر کسی که در محل Bottleneck در زمان نامناسب به دام افتد، با آسیب و مرگ مواجه خواهد شد، اما اضطراب و حرکت با سرعت بالا در این ارتفاعات ممکن است باعث مرگ آهستهای شود. بزرگترین تهدید برای کوهنوردان بالایی، ایجاد ادم ریور در ارتفاعات بالا است. در این حالت، رگهای خونی ریه تنگ میشوند و فشار خون در ریهها بالا میرود که باعث نفوذ مایع به داخل حجم ریه میشود. تنها درمان آن، بازگشت به ارتفاعات پایینتر برای تامین نیاز بیشتر به اکسیژن است. در صورت نادیده گرفتن ادم ریوی، تنفس دشوارتر میشود و به زودی ممکن است خون و مایع به مغز نفوذ کنند که به عنوان ادم مغزی شناخته میشود و اغلب منجر به مرگ میشود.
در حالی که به یک طنابی که به یخ ثابت کرده بودند متصل بودند، پورجا و سایر کوهنوردان به اطراف حقایق ناگفتهشان پا گذاشتند، تقریباً مانند بیشتر خانههای یخ شکسته شده. به هر حال، این کمک کرد که تمامی کوهنوردان به جز پورجا از اکسیژن مصنوعی استفاده میکردند، اما حتی کوهنوردانی که از اکسیژن مصنوعی استفاده میکنند ممکن است که به لرزش بیفتند و تحرک خود را از دست دهند. اگر کپسول اکسیژن شما تمام شود"، طبق گفته نجاتیافته و فیلمساز کوهنورد رنان اوزتورک، "میتوانید فقط به مدت یک ثانیه چشمانتان را ببندید و هیچگاه دیگر بیدار نشوید."
منطقه آسیای مرکزی دارای ۱۴ قلهی ۸۰۰۰ متری (۲۶،۲۴۶ فوت) جهان است. تمامی آنها به جز K2 در فصل تابستان و زمستان صعود شدهاند. به دلیل موقعیت دورافتادهاش، شیبهای پر از برفگیر، دماهای منفی شصت درجه فارنهایت و بادهای شدید هوریکانی، صعود به این کوه در فصل زمستان آخرین چالش بزرگ برای کوهنوردان جدی بود. بسیاری آن را غیرممکن میدانستند. حتی صعود موفق به K2 در بهار یا تابستان نیز کمتر رخ میدهد. کمتر از ۴۰۰ کوهنورد به قله این کوه صعود کردهاند. تعداد بیشتری از افراد به فضا رفتهاند تا بر فراز قله آن ایستاده باشند. تلاشهای زمستانی پیشینی نیز برای صعود به این کوه وجود داشته است که آخرین آن یک سفر ناموفق توسط یک اکسپدیشن لهستانی در سال ۲۰۱۸ بود. اما کوهنوردان نپالی که هفته گذشته در حال حرکت بودند در کوهستانهای هیمالیا به دنیا آمده بودند و نه نفر از آنها شرپا بودند.
نژاد شیرپا از دههی ۱۹۵۰ و پس از صعود ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی به قله اورست به عنوان راهنما و همکار در تعداد زیادی از فتحهای کوهنودی تاریخی شرکت داشتهاند. اما آنها به طور معمول توسط دوربین جهانی نادیده گرفته شده و نادرستی موردی که به آنان رسیده کمبود توجه و تقدیر است. هیلاری بعد از فتح قله اورست توسط ملکه الیزابت سوم شوالیه شد، اما تنزینگ نورگی توجهات زیادی را به خود جلب نکرده بود. همچنین هیچ کدام از آنها به عنوان فاتح نخستین صعود به یک کوه در نپال شناخته نشدهاند.
تجربه کوهنوردان با سابقه نشان میدهد که مردم شرپا از قویترین کوهنوردان هستند و در بلندای بالا بینظیر هستند، چرا که در ارتفاعهای بالا به دنیا آمده و بزرگ شدهاند. جیمی چین، کوهنورد و سازندهی فیلمهای پر طرفدار و برندهی جایزهی اسکار برای فیلم "سولوی آزاد"، گفت: "سخت است توانایی آنها در ارتفاع را درک کرد." و این گروه برای خودشان کوهنوردی میکردند. خطوطی که آنها به آنها اتصال دادند، برای کوهنوردان بینالمللی ثروتمند که به دنبال شهرت و افتخار بودند، نبود، بلکه برای آنها بود که برای کشورشان قطعهای از تاریخ را به دست آورند. البته، اگر کرونا وجود نداشت، هیچ یک از آنها در آنجا نبودند.
وبا به سریع فصل صعود به کوهها در بهار در نپال تعلق داشت. با نبود صعود کنندگان خارجی در کوهها و عدم وجود راهی برای کسب درآمد، جامعه صعود نپالی احساس ناراحتی و خستگی کرد. مینگما شرپا، رئیس شورای هفت نقطه ای در کاتماندو، و برادرانش تاشا و چانگ داوا، که قهرمان چندین صعود موفق به K2 هستند، با برنامه ریزی اکسپدیشن زمستانی ویژه به K2، این تله را شکستند. در ماه ژوئن، برادران از رسانه های اجتماعی استفاده کردند و بیش از دو دوزین صعود کننده بین المللی به آنها پیوستند. دو تیم نپالی همچنین به همراه آنها شرکت کردند که برادران فکر می کردند بهترین فرصت برای موفقیت را دارند.
تیم Nimsdai که شامل شش صعود کننده بود، توسط پورجا، یک سرباز سابق نپالی و عملیاتکننده نیروی ویژه بریتانیایی که پس از بازنشستگی از نیروی مسلح، در سال 2019 با صعود به تمامی 14 قله 8000 متری در شش ماه و شش روز، بیش از هفت سال رکورد جهان را شکست، رهبری می شد. پورجا از نژاد ماگار است و نه شرپا، اما یک تیم شامل پنج صعود کننده شرپا را به همراه خود تشکیل داد. این تیم شامل گلجن شرپا بود که در سال 2019 به همراه پورجا بر فراز چندین قله هیمالیا صعود کرد و مینگما دیوید شرپا که به خاطر نجات 52 صعود کننده از ارتفاعات اورست در یک فصل در سال 2016 شناخته شده است.
مینگما جی، کوهنورد شرپایی که پنج بار اورست، دو بار K2 و تمامی قلههای 8000 متری جهان را پیش از سی سالگی صعود کرده بود، تیم جداگانهای از کوهنوردان شرپایی را هدایت میکرد. او همراه با یک تیم از باربران پاکستانی، ۷۰ چادر کمپ، شش چادر غذاخوری و ۳۰ چادر با ارتفاع ویژه را در یک سفر شگفتانگیز و هفتهای به طول ۶۰ مایل به ارتفاع ۱۷،۰۰۰ فوت به کمپ پایه رساندند. آنها همچنین هزاران متر راهاندازی، دهها پیچ یخ، پیچ کوهی، اکسیژن تکمیلی و کرسین، ۳۶۰ پوند گوشت و ۴۰۰ پوند شکلات، کوکی و نوشیدنیهای انرژیزا را بستهبندی کردند.
قبل از رسیدن آنها، تصمیم گرفته شده بود که تمام صعود کنندگان در پایگاه اصلی، مسیر استاندارد آبروتسی را در زمستان پیروی کنند. در ۲۶ دسامبر، پورجا و تیمش کیسه هایشان را با طناب، چادر و چهار روز غذایی پر کردند و صعود به کمپ ۱ در ارتفاع ۲۰۰۱۳ فوت را شروع کردند تا به شرایط ارتفاعی عادت کنند. روز بعد، آنها به کمپ ۲ در ارتفاع ۲۱۹۸۲ فوت منتقل شدند و چادرهایشان را زیر چاه های صخرهای کوچک گسترش دادند که در برابر باد شدید کمی پناه فراهم میکردند. در تاریخ 28 دسامبر، رادیوی پورجا صدا داد. تیم مینگما جی دیگران راه را برای استفاده در فصل زمستان از قله را ثابت کرده بودند. و اگر آنها قصد داشتند که خطوط را تا کمپ سوم ادامه دهند، به کمک نیاز داشتند. چهار عضو تیم نیمزدایی خیلی خسته بودند و به کمپ پایه نزدیک شدند، اما پورجا و مینگما تنزی تا ارتفاع ۲۳،۰۰۰ فوت رفتند تا کمک کنند. در آخرین روز سال، همه به کمپ پایه بازگشتند و پورجا انگشتانش سرمازده شده بود و دو تیم نپالی با هم ترکیب شده بودند.
در همین زمان هوا رو به بدی گذاشت. از تاریخ ۵ ژانویه، بادها با سرعت تا ۶۰ مایل در ساعت از سراسر کوه K2 وحشتناک و شدید شدند. در حالی که چادرش لرزش میخورد، پورجا نگران آسیب دیدن کمپ دوم بود، اما نمیتوانست تا زمانی که آب و هوا در تاریخ ۱۰ ژانویه بهبود پیدا کند، وضعیت را بررسی کند.
وقتی به کمپ اصلی رسیدند، متوجه شدند که چادرهایشان که با تمام وسایل پخت و پز، کیسه خواب، تشک و لباس فنی ضروری، از جمله کفش داخلی گرم، دستکش و لایه های پایه، مملو بودهاند. آنها ممکن بوده در برف گرفته شده باشند یا از کوه بادبادک شده باشند؟ نهایتا این مهم نبود، چون همه چیز رفته بود. اما پرجا به سفر صعود کوهستانی خود به عنوان یک ماموریت نظامی نگریست. "برنامه پشتیبان برای برنامه پشتیبان برای برنامه پشتیبان وجود دارد"، او گفت. او و تیم خود به کمپ پایه بازگشتند و شروع به بستهبندی تجهیزات جایگزین خود کردند. "ما برای بدترین حالت برنامهریزی میکنیم و امیدواریم بهترین نتیجه را بگیریم".
در نهایت، در تاریخ 13 ژانویه پنجرهای از آسمان برای آنها باز شد و ۱۰ کوهنورد نپالی از کمپ پایه به سمت صعود به قله شروع کردند. هر یک از آنها بیش از ۷۰ پوند وسایل را برای صعود به کمپ دوم با خود حمل کردند و در آنجا شب گذراندند. روز بعد، آنها بخشی را به نام "پیرامون سیاه" طی کردند، بخشی از صخرههای عمودی و ناحیهای عمیق از یخ به نام "دودکش خانه". آنها به بالای صخرهها بالا رفتند و از یک پلکان برای عبور از دره استفاده کردند و کمتر از یک ساعت بعد باز به سراسر یک شیب یخی ۴۰ درجه برگشتند.
صدای چنگال کرامپونهایشان در برف نشانگر پیشرفت پایدار آنها برای رسیدن به کمپ سوم در ارتفاع بیش از ۲۴،۰۰۰ فوت بود. پس از تعیین محل کمپ، آنها ادامه دادند تا سیمها را تا کمپ چهارم در ارتفاع ۲۵،۰۰۰ فوت ثابت کنند و سپس به کمپ سوم برگشتند تا خواب به دست آورند. آنها تا ساعت ۲:۳۰ صبح به وقت محلی شنبه حرکت نکردند. وقتی از چادرهایشان خارج شدند، آسمان خود را با نور ستارهها به نمایش گذاشت، اما سرمای آن عالم بود. دمای آن منفی ۷۶ درجه فارنهایت بود و سرما انرژی آنها را میگرفت. سپس باد شدید شروع به وزیدن کرد و برف را به سمت چشمان آنها پرتاب میکرد که باعث شد چشمانشان منجمد شده و ابروها و مژههایشان منجمد شوند.
منگما جی از کمپ پشتیبانی در دوشنبه گفت: «بدن من بیحس شده بود. میخواستم این اکسپدیشن را ترک کنم. دیگران هم تصمیم گرفتند که از اینجا برگردند.» پورجا همه اعضا را تشویق کرد که ادامه دهند. «ما همه دارای همان افتخار مشترک و هدف مشترکی بودیم،» پورجا گفت. «این کار برای نپال بوده و است.» مردان در کمپ چهارم پناه گرفتند تا قبل از طلوع آفتاب استراحت کرده و گرم شوند. وقتی باد به سکوت رسید و خورشید به نهایت زیبایی سربرافراشت پورجا چنین بیان کرد: «ما از مرز درد گذشتیم، و خورشید به ما قدرت داد،»
ساعت ۳ بعد از ظهر، آنها از محلی که باتل نک (Bottle Neck) بود، عبور کردند. با هم و به شکل گروهی، با گامهای کند به سمت قله K2 پیش رفتند. با حدود ۳۰ فوت فاصله، این افراد به شکل گروه شدند، شانه به شانه ایستادند و به شکل یکپارچه ادامه مسیر دادند تا در کتاب رکوردها به ثبت برسند. آنها با خواندن سرود ملی نپال به قله در زمستان رسیدند، که هیچ کس پیش از آن نتوانسته بود آن را ببیند. کوههای کاراکروم شبیه دندانهای کوسه بودند که بالای درهای عمیق و با یخ پوشیده سربرافراشته بودند. اما حتی این زیبایی نسبت به احساس افتخار و وحدتی که در دل آن مردان بود نیز فرسوده بود و در میان آنها لحظاتی از ابهت خود دست برداشته بود. "این یک لحظه افتخار بود"، مینگما جی گفت: "تمام کوههای ما توسط خارجیها برای اولین بار صعود شده بودند. به همین دلیل ما مشتاق بودیم تا این زمستان به قله کی۲ صعود کنیم، آنهم با تیمی تماما نپالی."
-
متن برگرفته از وب سایت نیویورک تایمز