درفش شهداد؛ اثری یکتا از تمدنی گمشده
سلام به دوستان و همراهان همیشگی دکوول امروز قراره برای شما از یکی از بینظیرترین نمادهای تاریخی و فرهنگی کشورمون حرف بزنم که کمتر کسی راجبش میدونه؛ قصد ما در این مقاله آشنا کردن شما با تاریخجه غنی و فراموش شده ناحیهای است که نه تنها جا ماندهای از نیاکان ماست بلکه یکی از بینظیرترین آثاری است که طبیعت به خودیه خود رقم زده است. دکوول از شما دعوت میکنه تا شما را در مسیر پر فراز و نشیب ماجراجویی و کاوش در دیرینهای حیرت انگیز همراهی کند.
فهرست:
اهمیت فرهنگی تاریخی درفش شهداد کرمان
کهن سالترین پرچمی که تا به امروز جهان به خود دیده است درفشی است از گرمترین و بکرترین منطقه ایران که به کلوتهای حیرت انگیزش شناخته شده است؛ بلی شهداد منطقهای نفسگیر در کویر لوت ایران که در مقالهای دیگر به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت که زادگاه این پرچم است.
زمانی که این درفش فلزی نهفته شده از زیر خروارها شن بیرون کشیده شد به مانند آن بود که تکهای از پازل گمشده یک تمدن گمنام در تاریخ یافت شده باشد گویا که این درفش به دیدگان جهان برگشته است تا به یاد بیاوریم آن اقوامی که روزی در شهر پیشرفتهای میزیستند.
سفر به شهداد کرمان
شهداد روستایی است در فاصله ۷۰ کیلومتری از شهر کرمان قرار دارد که به دلیل داشتن منطقهای زیبا و دیدنی به نام "کویر شتران یا کویر شهداد" شناخته میشود. این منطقه به خاطر داشتن یکی از زیباترین و دیدنیترین کویرهای ایران و جهان معروف است. این کویر به قدری گرمای جانکاه دارد که بعضا دمای بالای ۷۰ درجه سانتیگراد نیز در آن ثبت گردیده.
اگر به این قصد میخواهید به کرمان سفر کنید تا آثار تاریخی کشف شده سایت شهداد را ببینید باید بگویم بنا بر تصمیمات میراث فرهنگی این درفش گرانقدر و دیگر کشفیات از این مجموعه جدا شده و در موزه ملی ایران قرار دارند.
چگونگی کشف درفش شهداد
هیچ یک از باستان شناسان حتی فکرش را هم نمیکردند گره تاریخی میان دو تمدن آسیای شرقی و بین النهرین را روزی بتوانند در کویر لوت پیدا کنند که گرمایش طاقت فرساست و گویا که زندگی در این نقطه جغرافیایی به گمان عده ای از باستان شناسان امری ناممکن بوده است،
ولی ورق به گونهای چرخید تا گروه باستان شناسی به سرپرستی دکتر احمد مستوفی در اواخر ده چهل خورشیدی اثری از این تمدن در فاصله ۷۰ کیلومتری از کرمان را در شهدادی بیابند که در میان کلوتهای اعجاب انگیزش محصور شده است و نهایتا جهانیان را انگشت به دهان نگاه دارد و خبر بیاورد از تمدن باستانی گمشده به نام آرتارای گمشده و یا همان تمدن خبیص شهداد.
کشف شهر مرده شهداد
در حدود سال ۱۳۴۶ خورشیدی هیئت اکتشافی از طرف موسسه جغرافیایی دانشگاه تهران به سرپرستی احمد مستوفی مشغول کند و کاو در ناحیه شرقی دشت لوت در استان کرمان بودند که به صورت اتفاقی بقایای گورهای باستانی را در منطقه ای به نام "چال تکاب" در نزدیکی شهر خبیص یا همان شهداد کنونی مییابند که این آغازی برای اکتشافات در این ناحیه جغرافیایی میشود.
پس از آن هیئت باستان شناسی به سرپرستی علی حاکمی کاوش ها را در این گورستان آغاز میکنند که تا سال ۱۳۵۵ به طول میانجامد در این بین کشفیات به دست آمده همچون اشیاء مفرغین و سفالی در طی این سالها به شناخت ما از این تمدن کمک زیادی کرده است ولی داستان کشفیات در اینجا به پایان نمیرسد.
در ادامه اکتشافات به عهده آقای میر عابدین کابلی و سپس آقای اسکندری میافتد و این بار محلات مسکونی و کارگاههای صنعتی این شهر گمشده از دل خاک بیرون میآیند، هر آنچه از این خاک بیرون آمده به ما نشان میدهد که مردمان این خطه در حوزههای فلزگری، سفالگری و کشاورزی مشغول بودند.
طبیعت شهر شهداد یا همان شهر خبیص
ممکن است این سئوال برای شما نیز پیش آمده باشد که مردمان این شهر چگونه در پیرامون کویر لوت به بقای خود ادامه دادهاند؟ جواب سئوال شما در منطقهای معتدل و خوش آب و هوا در کوه سیرج میباشد که میتوان بر این پنداشت که نیاکان ما در این سرزمین آب شرب و آبیاری محصولات کشاورزی خود را از این محل تامین میکردند.
این که چرا و چگونه بقا در این شهر به پایان رسیده همچنان رازی است که ما از آن بی خبریم ولی آنچه واضح است این است که صنعتگری و تجارت در این شهر به اوج خود رسیده است این را نیز اشیاء اکتشافی از این محل متوجه شدهایم به خصوص مهری از آن دوران که نشانگر حاکمیت سیستماتیکی است که در آن دوران در این شهر رواج داشته است.
درفش شهداد روایتگر چه داستانی است؟
درفش شهداد نوعی پرچم مربعی شکل میباشد. حکاکیهای این پرچم شامل اشکال گوناگونی است؛ از جمله در وسط پرچم فردی با موهای بلند و جثه نسبتا بزرگ میبینیم که بر چهار پایهای نشسته است که احتمالا نشان دهنده این میباشد که او مردی با مقام و منزلت همچون پادشاه و یا رهبر است.
در کنار او زنی را میتوان مشاهده نمود که گویا چهار زانو نشسته است که دارد ریتونی (شیء جام مانند) را به مرد تخت نشین میدهد ولی در این بین افرادی هستند که میپندارند او در حال انجام آیین مذهبی است، در کنار و پایین پای زن مردیست که در حال اعطای سبو به این زن میباشد.
در زیر پای مرد تخت نشین فردی دیده میشود که گمان میرود کنیزی باشد که دستش را به سمت بالا به نشانه درخواست چیزی بلند کرده است و در پشت مرد تخت نشین نیز مردی دیگر که شئ عصا مانندی بر دست دارد دیده میشود که احتمال میرود نشان از آن داشته باشد که فردی صاحب منصب است. در قسمت پایینی درفش تصویر دو شیر و یک گاو کوهان دار دیده میشود که تشابهات زیادی به نگارههای تمدن هخامنشی دارد؛
در سمت چپ پرچم درخت نخلی و سمت راست آن درختی ناشناس وجود دارد که در زیر آن تصویری ناشناخته حک شده است. در اطراف پرچم نقش های گیس بافت را میتوان دید که همانند این را در نگارههای تمدن جیرفت میبینیم و در آخر خورشیدی در بالای این درفش حک شده است به گونهای که گویا هر چه نقش بسته است بر روی این پرچم فلزی از این خورشید نور میگیرد.
ولی نمیتوان به طور قطع گفت که این نقشهای حکاکی شده چه معنایی میدهند و یا متعلق به چه مردمانی بودهاند.
جنس درفش شهداد از چیست؟
این درفش ۴۵۰۰ ساله زمانی که در شهداد کرمان پیدا شد رنگ سبز به خود گرفته بود ولیکن در روزگارانی که در شهری این پرچم بر افراشته میشده است جنس فلزی آن منعکس کننده نور خورشید بر روی زمین بوده است.
این پرچم از ورقه مفرغین به طول و عرض ۲۳ سانتیمتر ساخته شده است، ساختار کلی این پرچم نیز بینظیر است ورقه فلزی این پرچم به به میلهای متصل است که بر سر آن تندیس عقابی را میتوان مشاهده نمود.
تندیس عقاب درفش شهداد
از جهاتی در اساطیر کهن ایرانی سیمرغ یکی از سمبلهای ارزشمند بوده است که نشانی از ایزد خورشید میباشد و تحت نامهای سومری و هوریانی آنزو و باد اساطیر بزرگ بومیان دیرین فلات ایران بوده است.
تمامی مواردی که ذکر شد به این دلیل بود که همانند این تندیس در بالای درفش کاویانی پارسیان در دوره هخامنشیان نیز نصب شده بوده است. با نگاهی کلی به مشخصات و جزئیاتی که این پرچم داراست و بررسی نقوشی که بر آن در بیش از ۴۵۰۰ سال قبل حک شده است میتوانیم به عظمت تاریخی این درفش و پیدایش تمدنی پیشرفته در این فلات پی ببریم.
درفش شهداد بازمانده ای از عیلامیان
آراتای گمشده، شهری سومری بوده است که بنا به اطلاعات بدست آمده همان شهداد کنونی است در روز گاران قدیم و در سفرنامهها از این منطقه به عنوان شهر خبیص ذکر شده است که به گونهای آن را دروازهای به خراسان و سیستان میدانستند؛
اکتشافات بعدی در استان کرمان این موضوع را اثبات کرد که آراتا همان شهداد کرمان است. شهداد مرکز ایالت آراتا بوده است و اجتماعی شکل یافته را شامل میشده است که طبقات اجتماعی و اصناف متنوع که پیشتر اشاره شد را در بر میگرفته است.
ممکن است گمان کرده باشید که اقوام آراتای از تمدن آریایی یا سامییان باشند ولی گفتنی است که این قوم متعلق به تمدن عیلامیان است که در آن زمان یکی از چند ایالات خود مختار امپراتوری عیلام به شمار میرفته، عیلامیان در زمان خود منطقهای از سومر تا بابل را در برگرفته بودند که شهر شوش تقریبا در نزدیک همین شهر شوش امروزی و آنشان در پارسیس یا همان پارس (که البته بعضی بر این عقیده هستند که آنشان در منطقه شهداد امروزی است.) از شهرهای مهم و به قولی استراتژیک آن به شمار میرفته است.
کلام آخر
اطلاعات زیادی از چگونگی به وجود آمدن این تمدن در دست نیست اما آنچه میدانیم این است که عیلامیان تا مدتی زیر سلطه پادشاهان آکد (تمدنی در شمال بابل) بودهاند، ویژگیهای زیادی مانند یادگرفتن خط میخی و جایگزین کردن آن با خط تصویری (هیروگلیف) را آموختند و مردمانی جنگجو بودند که مهمترین رغیبشان آشوریان بودهاند که بر بینالنهرین حکومت میکردند.
علامیان هیچگاه در زیر پرچم دولت خاصی نبودند و در آخر زمانی که به اوج شکوفایی و قدرت خود دست یافته بودند اور پایتخت سومریان را اشغال و از آن خود کردند.
يسنا جهانشاهی