سلام دوستان، من اینجام تا در مورد یکی از جذابترین و در عین حال چالشبرانگیزترین تجربیات زندگیم بگم: ترکینگ دور آناپورنا. بگذارید براتون بگم، این فقط یک سفر عادی نیست، بلکه یک ماجراجوییه که تو رو به دل طبیعت میبره و چیزهایی بهت یاد میده که هیچ کتابی نمیتونه یادت بده. تو این مقاله، میخوام تاریخچه پیچیده و داستانهای پشت این مسیر نفسگیر رو باهاتون به اشتراک بذارم. میخوام در مورد چالشها، لحظههای هیجانانگیز و نقاط عطفی که توی این ترکینگ تجربه کردم صحبت کنم. همینطور، راجع به تجهیزات و وسایلی که باید برای چنین سفری همراه داشته باشید توضیح میدم تا شما هم بتونید خودتون رو برای این مسیر آماده کنید. پس، بیایید با هم در دکوول این سفر رو شروع کنیم.
فهرست:
تاریخچه ترکینگ دور آناپورنا
تاریخچه ترکینگ دور آناپورنا رو میخواین بدونین؟ خب، بذارین بگم که این داستان از وقتی شروع شد که انسانها تصمیم گرفتن قلهها رو فتح کنن. اما نه، اینجا قضیه فقط قلهها نیست. آناپورنا یه مسیر ترکینگه که از دل روستاها و درهها میگذره و حال و هوایی داره که انگار داری توی داستانهای قدیمی قدم میزنی.
این مسیر که حالا بین کوهنوردای سراسر دنیا معروفه، اولین بار توسط مردم محلی شناسایی و استفاده شد. اونا بودن که مسیرها رو باز کردن، پلها زدن و کاروانسراها ساختن تا مسافران و کوهنوردان بتونن از این زیباییها لذت ببرن. بعدتر، تو دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، باز هم این مسیر رونق گرفت و کوهنوردای بیشتر و بیشتری از سراسر دنیا اومدن تا چالشهای این مسیر رو تجربه کنن.حالا، این مسیر تبدیل به یکی از معروفترین مسیرهای ترکینگ دنیا شده.
موقعیت جغرافیایی
آناپورنا در قلب کوههای هیمالیا و در کشور نپال قرار داره. این منطقه به خاطر داشتن یکی از بلندترین قلههای جهان، یعنی آناپورنا اول یا آناپورنا 1، که ارتفاعش به ۸۰۹۱ متر از سطح آبهای آزاد میرسه، معروفه. ترکینگ دور آناپورنا مسیریه که دور تا دور این قله رو میپیچه و به مسافران این فرصت رو میده که مناظر بینظیری از کوهها، درهها، و جنگلهای سرسبز رو تماشا کنن. این مسیر از شهر پوخارا شروع میشه و از مناطق مختلفی مثل منارانگ، جومسوم و موکتینات میگذره و در نهایت به پوخارا برمیگرده.
اطلاعات مسیرها، از جمله مسیر دور آناپورنا و مسیرهای فرعی
خب، اطلاعات از مسیر دور آناپورنا و مسیرهای فرعیش رو میخواین، دیگه؟ بزارین از مسیر اصلی شروع کنم. این مسیر حدودا ۲۳۰ کیلومتره و دور تا دور کوههای آناپورنا رو میگیره. شروعش از شهر پوخاراست که مثل دروازهای به این ماجراجویی بزرگه. اول سری به باندیپور میزنیم، جایی که هم قدیمیه و هم دیدنی.
بعدش میریم سراغ گذرگاههای بلند مثل گذرگاه تورونگ لا که ارتفاعش میرسه به ۵۴۱۶ متر. اینجاست که واقعا حس میکنی با ابرها دست به دست میدی. مسیر اصلی ما رو میبره از کنار روستاهایی با خونههای سنگی و مزارعی که دلت نمیاد از کنارشون رد شی.
حالا بیایم سراغ مسیرهای فرعی. یکیش مسیر پون هیله، که یه مسیر کوتاه ولی پرطرفداره برای دیدن طلوع خورشید بالای کوهها. یا مسیر تیلیچو لیک که میره تا یه دریاچه کوهستانی خیلی زیبا. اینا فقط چندتا از اون مسیرهای فرعیان که میتونن تجربهی ترکینگتون رو غنیتر کنن. هر کدومشون داستان خودشونو دارن و مناظری که میتونه هر کسی رو مبهوت کنه.
چالشها و جذابیتهای مسیر ترکینگ
چالشها و جذابیتهای مسیر ترکینگ دور آناپورنا؟ اوه، باید بگم که این دو تا دست بهدست هم میدن تا یه ماجراجویی فراموش نشدنی رو براتون رقم بزنن. در زیر به برخی از این چالشها وجذابیتها اشاره میکنم:
چالشهای ترکینگ دور آناپورنا
- ارتفاعات سرسامآور: برخورد با ارتفاعات بالا و مشکلات ناشی از کماکسیژنی.
- مسیرهای دشوار: عبور از مسیرهای پر پیچوخم و گاه ناهموار.
- آبوهوای ناپایدار: رویارویی با تغییرات ناگهانی آبوهوا که میتواند شرایط سختی ایجاد کند.
- خستگی جسمانی: مقابله با خستگی ناشی از پیادهرویهای طولانی و فعالیت بدنی زیاد.
جذابیتهای ترکینگ دور آناپورنا
- مناظر خیرهکننده: لذت بردن از دیدنیهای ناب و چشماندازهای بینظیر کوهستانی.
- تنوع فرهنگی: تجربه فرهنگها و سنتهای متفاوت اقوام محلی در طول مسیر.
- حیاتوحش منحصربهفرد: مشاهده گونههای گیاهی و جانوری که تنها در این منطقه یافت میشوند.
- روستاهای بومی: اقامت در روستاهای دیدنی و آشنایی با زندگی روزمرهی مردم محلی.
سطح آمادگی جسمانی لازم برای انجام ترکینگ
واسه ترکینگ دور آناپورنا باید جسمتو آماده کنی، این مسیر شوخیبردار نیست. باید دل و رودهتو جمع کنی و یه آمادگی جسمانی خوبی داشته باشی. نه اینکه حتما باید ورزشکار المپیک باشی، ولی باید بتونی چند ساعت راه بری بدون اینکه نفسنفس بزنی.
پیادهرویهای طولانی، بالا رفتن از تپهها، و شاید یه کم دویدن تو پارک یا کوهپایهها قبل از سفر، خیلی میتونه کمک کنه. عضلات پا، کمر و شکمت باید قوی باشن که بتونی کولهپشتی سنگینتو حمل کنی و از پس بالا و پایینهای مسیر بربیای. البته اینجا امکان اینکه بتونی باربر استخدام کنی هم وجود داره ولی به نظرم باید آدم خودش از پس خودش بر بیاد.
یه چیز دیگه هم هست، باید ذهنتم آماده کنی. این ترکینگ فقط یه چالش جسمانی نیست، روحیه و تصمیم گیریتم به شدت به چالش کشیده میشه. بنابراین، هم جسمتو و هم ذهنتو باید برای این سفر آماده کنی.
امکانات اقامتی و تغذیهای در مسیر
تو مسیر ترکینگ دور آناپورنا، امکانات اقامتی شامل تی هاوسها (لوژها) یا خونههای مهمانپذیره که تو روستاها پیدا میشن. اینجاها معمولا ساده و بیآلایشن ولی گرم و صمیمیان. یه جای خواب تمیز، شاید یه حمام داغ، و معمولا یه اجاق گاز تو راهرو که همه دورش جمع میشن تا گرم بشن.
واسه خوراکی هم، تی هاوسها غذاهای محلی مثل دال بات (یه نوع غذای سنتی نپالی شامل برنج و عدس)، مومو (نوعی دمپلینگ) و تسوکپا (سوپ نودل) سرو میکنن. البته، چای و قهوه هم همیشه هست. بعضی جاها شاید چیزهای بینالمللیتر مثل پاستا یا پیتزا هم پیدا بشه، ولی بهتره حساب کار دست غذاهای محلی باشه که هم تازهتره هم انرژی لازم واسه پیادهروی رو بهت میده.
بهترین زمان سفر
برای ترکینگ دور آناپورنا، بهترین وقتا اوایل بهار یعنی حدود مارس تا می و بعد از تابستان، یعنی از سپتامبر تا نوامبره. این موقعها هوا نه خیلی سرده، نه زیادی گرم؛ درسته که شبها هوا خنک میشه، ولی روزها آفتابی و دلانگیزه.
تجهیزات و لوازم ضروری
بریم سراغ تجهیزاتی که برای ترکینگ دور آناپورنا لازم داری:
- کولهپشتی راحت: همون کولهای که تو بچگی واسه مدرسه میبردی نیستا! یه کولهپشتی خوب که جا داره و باید ارگونومی خوبی داشته باشه که بتونه انتقال بار روی بدن رو درست انجام بده و کمرت آسیب نبینه.
- کفش کوهنوردی: پاهات خونه تواه تو کوه. باید یه جفت کفش محکم و راحت داشته باشی که هم پایت رو بپوشونه، هم تو سنگلاخ لیز نخوری و هم اینکه گرمای کافی رو داشته باشه.
- لباسهای گرم و ضد آب: هوا هر لحظه میتونه عوض شه، پس چیزی بپوش که نه خیس بشی، نه سردت بشه. بهتره که لایه به لایه لباس بپوشی که بتونی کم و زیاد هم بکنی.
- کیسه خواب: شبها سرده، یه کیسه خواب داغ و نرم همراهت باشه که بتونی خوب استراحت کنی. حتی توی لوژها و اقامتگاهها هم خیلیا با کیسه خواب میخوابن.
- کلاه، دستکش، و عینک آفتابی: واسه محافظت از سر و دستات در برابر سرما و برف، و همینطور عینک که چشمات تو آفتاب دچار مشکل نشه. حتی میدونی که روی برف زیاد هم امکان برف کوری وجود داره و خیلی جدی هستش و باید حواست بهش باشه.
- کرم ضد آفتاب و کرم لب: آفتاب کوهستان شوخی نداره، پوست و لبهاتو باید حفاظت کنی.
- قمقمه آب: آب، زندگیه؛ همیشه یه قمقمه پر آب داشته باش.
- چراغ پیشانی (هدلامپ) و باتری اضافه: وقتی شب میشه و تو کوهساری، اینا بهترین دوستانتن. رسما بدون چراغ پیشانی دیگه میشه گفتش که چشم نداری.
- ترمه یا پتوی سبک: برای وقتایی که هوا خیلی سرد میشه و کیسه خواب کافی نیست. البته افرادی که حرفهای هستن معمولا از پوشاک خوب استفاده بکنن.
- جعبه کمکهای اولیه: کوچیک و سبک، ولی پر از چیزایی که ممکنه لازم بشه: چسب زخم، باند، و اینا.
- نقشه و قطبنما: بله، گوشی هوشمند خوبه، ولی این دو تا هیچوقت شارژ نمیخوان و خراب نمیشن.
اینا فقط بعضی از وسایلی بود که باید تو کولهپشتی جا بدی. بسته به فصل و برنامه ممکنه چیزای دیگهای هم لازم داشته باشی.
تجربه شخصی
خب، بذار بگم این ترکینگ دور آناپورنا یه چیز دیگه بود ها! اولش فکر کنم همه مثل من، فقط تو فکر این بودن که وای بریم ببینیم چی میشه. ولی وقتی راه افتادیم، دیدیم نه بابا، این دیگه حکایته. پایین پاهامون انگار داشت آتیش میگرفت، ولی وقتی بالا رو نگاه میکردیم، انگار همه چیز یهو درست میشد.
همه جور آدمی تو راه بود. عدهای میخندیدن، عدهای داشتن فحش میدادن به کوه و زمین و زمان. ولی خب، شبها همهمون دور هم جمع میشدیم. روستاییها هم که دیگه، فقط میتونم بگم دمشون گرم. با اون همه سختی، باز همیشه لبخند رو لبشون بود. انگار نه انگار که زندگی چقدر میتونه سخت باشه. هر روزش یه چالش جدید بود.حالا که برگشتم، همینو میتونم بگم که دلم تنگ شده برای اون روزا. ای کاش میشد دوباره برم، ولی خب تا اون موقع، فقط خاطرات اون روزاست که با منه.
کلام آخر
ببین، اگه حس میکنی دلت یه تغییر میخواد، یه هوایی، پیشنهاد میکنم کفشای راحتیتو بنداز پا و بیا اینورا. آناپورنا منتظرته. هیچی نمیتونه اون حس و حال وقتی بالای قلهای رو جایگزین کنه. مسیرش شاید یه کمی سخت باشه، ولی وقتی برسی بالا، میفهمی هر قدمش ارزششو داشته.
پس اگه دلت میخواد یه ماجرای واقعی تجربه کنی، کولهپشتیتو ببند و بیا سمت آناپورنا. قول میدم هر قدمی که برمیداری یه داستان ناب تو زندگیت بشه. همین حالا برنامهریزیتو شروع کن و برای دیدن این شاهکار طبیعت آماده شو. منتظر چی هستی؟ همراه من در دکوول باش وخودتو با این تجربه به چالش بکش.
سوگل اکبرشاهی