تاکنون نام ملکه قفقاز را شنیدهاید؟ چه چیزهایی درباره آن میدانید؟ کوهنوردان و کسانی که علاقمند به فتح قلههای رشته کوه آلپ هستند؛ اعتقاد دارند کوهنوردی فنی از صعود به ماترهرون آغاز شده است و علاقمندان به منطقه قفقاز و قلههای آن نیز بر این باورند که کوهنوردی فنی از کوه اوشبا شروع شده است.
این کوهستان بسیار باشکوه است و انگار که فرمها و تناسباتش را مهندسی کرده باشند. شکوه کوه اوشبا به حدی است که به آن لقب ملکه قفقاز را دادهاند. این کوه زیبا بیش از صد سال است که اولین صعود خود را پشت سر گذاشته و تاریخچه صعود به آن پر از قصههای دراماتیک و قهرمانانه است.
در یک کلام باید بگوییم که تاریخ کوهنوردی روسیه و کل منطقه قفقاز به شکل عجیبی با کوهی رقم خورده که در این مطلب قصد داریم سیر تا پیاز آن را بررسی کنیم. به معرفی این کوه و قلههایش بپردازیم و درباره اطلاعات مهم مربوط به آن حرف بزنیم. اگر شما هم علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید؛ با ما تا انتهای این مطلب از وب سایت دکوول همراه باشید.
نام کوهستان |
اوشبا |
ارتفاع بلندترین قله |
4710 متر |
کشور |
گرجستان |
برجستگی |
1217 متر |
نام اوشبا Ushba را در زبان محلی میتوان جاده به ناکجا آباد معنا کرد. این نام را به چیزهایی مانند مکان بدبخت و مکان جادوگران سبت نیز تعبیر میکنند. یک تعبیر دیگر درباره نام این کوه وجود دارد که در آن اوش به معنای وحشتناک و با به معنای کوه و به طور کلی اوشبا به معنای کوه وحشتناک است. جالب است بدانید مردم محلی که در نزدیک به این کوه زندگی میکنند درباره آن احساسات عجیب و غریبی دارند.
با تمام این اوصاف میتوان گفت صعود به کوه اوشبا نه تنها از نظر فنی بلکه از نظر روانی هم کار دشواری محسوب میشود. محلیها و حتی برخی از کوهنوردان اعتماد دارد که یک انرژی منفی با انرژی مثبت کوهنوردان برای صعود مبارزه میکند و به همین دلیل هم شکستهای زیادی در مسیر صعود اتفاق میافتد.
درواقع اوشبا را میتوان زیباترین و دشوارترین کوه در منطقه قفقاز دانست که به آن لقب ملکه برفی را دادهاند. کوه اوشبا در قلمرو کشور گرجستان قرار دارد و به همین دلیل هم، صعود از مسیر شمال (از سمت روسیه) که معمولترین و رایجترین مسیر صعود به قلل این کوه بوده در حال حاضر غیرقانونی اعلام شده است. در این مسیر کوهنوردان باید از آبشار یخی اوشبا که خود یک جاذبه طبیعی فوقالعاده زیبا است، عبور کنند. اگر بخواهید از کشور روسیه به این کوهستان زیبا صعود نمایید حدود پنج روز تا یک هفته زمان نیاز خواهید داشت.
به طور کلی قلل کوهستان اوشبا را میتوان به دو قله شمالی و جنوبی تقسیم کرد. دسترسی به قله شمالی اوشبا برای کوهنوردان آسانتر است و درواقع مسیر آن استانداردتر محسوب میشود. در مسیر نرمال صعود به این قله باید از خط الراس شمال شرقی از کشور روسیه خود را به قله برسانید. در این حالت شما مرز روسیه را رد میکنید و این مساله از نظر قانونی مشکلاتی را به همراه دارد و عملا غیر ممکن است
درجه بندی فرانسوی این مسیر AD+ و درجه بندی روسی آن ۴a است. اما صعود به قله جنوبی بیشتر از گرجستان صورت میگیرد. این قله ۴۶۹۰ متر ارتفاع دارد. دو مسیر صعود به قله جنوبی از گرجستان وجود دارد که هر دو مسیر درجه ED فرانسوی را شامل میشود. اولین بار در سال ۱۸۸۸، شخصی به نام گارفورد کوکین، قله شمالی کوهستان اوشبا را فتح کرد. 15 سال طول کشید تا یک کوهنورد بتواند قله جنوبی را فتح نماید. در سال 1903 یک تیم کوهنورد آلمانی، سوئیسی و اتریشی به سرپرستی شخصی به نام ریکمر، توانستند برای اولین بار به قله جنوبی کوهستان اوشبا صعود کنند.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید بیش از 50 مسیر صعود به قلل اوشبا وجود دارد. تا سال 2010 برای رسیدن به پای کوهستان اوشبا دو راه وجود داشت. راه محبوب از روسیه و راه دوم از گرجستان میگذشت که در حال حاضر عبور از مسیر روسیه غیر قاتونی است. در سال 2010 آبشار یخی اوشبا به سمت فلات فوقانی ریزش کرد و مسیر شمالی را خطرناک نمود. از آن پس دیگر دسترسی به قلل اوشبا از کشور روسیه عملا غیرممکن شد.
برای صعود به قلل اوشبا باید ابتدا خود را به دره آدیل سو برسانید. در این دره هتلها و کمپینگهای متعددی از ارزان گرفته تا گران وجود دارد که شما میتوانید شب را در یکی از آنها بمانید و خود را برای صعود آماده کنید. شما میتوانید در هر جای دیگری که بخواهید به صورت رایگان کمپین بزنید اما مسئولیت امنیت وسایل و چادرتان با خودتان خواهد بود.
آغاز مسیر این کوهنوردی هیجانانگیز اما از بیس کمپ شلدا است. برای رسیدن به این بیس کمپ شما باید از تفلیس، پایتخت گرجستان خود را با یک اتوبوس معمولی به مستیا برسانید. این مسیر که حدود 400 کیلومتر است، جاده فوقالعاده بدی دارد و 8 تا 10 ساعت زمان از شما خواهد گرفت.
در صورتی که بخواهید قله شمالی اوشبا را فتح نمایید. باید با تاکسی خود را از مستیا به روستای ماسری برسانید. از این روستا یک مسیر مشخص وجود دارد که شما را به سمت آبشارها و همچنین یخچال اوشبا هدایت میکند. برای رسیدن به قله شمالی باید این مسیر را تا انتها ادامه دهید. اما در صورتی که قصد داشته باشید به قله جنوبی اوشبا صعود نمایید باید خود را با تاکسی به روستای چوهولدی برسانید و از آنها مسیرتان را به سمت «Gul bivouac» ادامه دهید تا به قله برسید.
بهترین زمان صعود به قلل اوشبا از سمت کشور گرجستان ماههای آگوست و سپتامبر است. در این ماهها منطقه اوشبا پایدارترین آب و هوا را دارد. اگر تصمیم بگیرید در زمستان به این قلل صعود کنید؛ امکان دارد مشکلات زیادی سد راهتان شود. بنابراین میتوان گفت صعود زمستانی به اوشبا ممکن اما بسیار سخت است.
به طور کلی باید این حقیقت را درباره کوهستان اوشبا عنوان کرد که شرایط آب و هوای بدی دارد. توده اوشبا یکی از مرتفعترین و یخبندانترین بخشهای رشته کوه اصلی قفقاز به حساب میآید و آب و هوای آن پیش بینی ناپذیر است. بنابراین کوهنوردان در هر زمان که تصمیم میگیرند قلل اوشبا را فتح کنند باید برای هر شرایط آب و هوایی خود را آماده سازند و ابزار و امکانات لازم را همراه با خود داشته باشند.
بسیاری از محلیها اوشبا را یک کوهستان مرموز و ترسناک میدانند. بنابراین داستانها و افسانههای زیادی درباره این کوه وجود دارد که یکی از مشهورترین آنها داستان شکارچی شجاع است. داستان به این ترتیب شروع میشود. روزگاری یک شکارچی جوان، خوش سیما و شجاع به نام بتکیل در اطراف اوشبای زندگی میکرد که همیشه شانس یارش بود. او بر خلاف اکثر محلیها از کوهستان اوشبا ترسی نداشته است.
بناراین روزی تصمیم گرفت برای شکار به دامنههای اوشبای برود. آنجا توسط الههای به نام دالی مسحور شد و خانه و خانوادهاش را فراموش کرد و تصمیم گرفت در کوهستان در کنار الهه زندگی کند. همه چیز به خوبی و خوشی میگذشت تا یک روز شکارچی دلش برای زادگاهش تنگ شد و تصمیم گرفت مخفیانه به روستایش باز گردد. زمانی که بازگشت دید زنی زیبا در انتظارش نشیته است. بنابراین تصمیم گرفت در روستایش بماند و دالی را فراموش کند.
روزی جشنی پ در زادگاه شکارچی برپا بود و همه مردم روستا دور هم جمع شده بودهاند؛ در این هنگام اسبی بزرگ و زیبا به شتاب از دور پدیدار شد. شکارچی جوان نتوانست تحمل کند و برای شکار اسب آن را دنبال کرد. زمانی که شکارچی اسب را دنبال کرد؛ مسیر پشت سرش ناپدید شد و کمی بعد هم خود اسب ناپدید شد و شکارچی فهمید که دیگر راه بازگشتی ندارد. او متوجه شد اسب را الهه دالی به عنوان تله فرستاده است.
پس از اینکه شکارچی جوان فهمید دیگر راه بازگشتی ندارد فریاد زد: خداحافظ. به طوری که پژواک صدایش در کوهها طنین انداز شد و خود را از صخرهای به پایین پرتاب کرد و خون قرمز رنگش در برفها جاری شد. از آن پس دیگر الهه دالی خود را به هیچ انسانی نشان نداد. برای مدت طولاتی هر کوهنوردی که تلاش میکرد اوشبا را فتح کند شکست میخورد و مردم گمان میکردند شاید دلیلش نفرین خون شکارچی جوان است که بر دامنههای این کوه ریخته شده است. اما بعدها که صعودهای موفق به قلل این کوهستان ثبت شد کم کم این افسانه نیز در ذهنها کمرنگ شد. البته افسانههای زیادی درباره این کوهستان نقل میشود که داستان شکارچی جوان تنها یکی از این افسانهها است.
در مطلب هر آنچه باید درباره کوهستان اوشبا بدانید؛ سیر تا پیاز را درباره این کوهستان که در کشور گرجستان قرار دارد و یکی از مرموزترین؛ جذابترین و در عین حال دشوارترین کوههای این کشور برای صعود است؛ بررسی کردیم. ابتدا به معرفی این کوهستان پرداختیم و سپس درباره مسیرهای صعود و دیگر اطلاعات و نکات مهم مربوط به آن حرف زدیم. اگر نکته دیگری درباره این کوهستان وجود دارد که در این مطلب بدان اشاره نشد؛ حتما آن را با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز بتوانند از آن استفاده کنند. امید است این مطلب برایتان مفید بوده باشد و بتوانید از آن استفاده کنید.