در این مقاله میخواهیم نگاهی بیاندازیم به گزارش برنامه صعود به قله آرارات ترکیه که در شهریور سال 1401 در دوبایزید ترکیه انجام گرفت. لازم به ذکر است قله آرارات با ارتفاع 5137 متر بلندترین قله کشور ترکیه است که در مرز کشورهای ایران، ترکیه و ارمنستان قرار گرفته است. با این گزارش برنامه از وب سایت دکوول همراه باشید.
قله آرارات بلندترین قله کشور ترکیه است که در بخش شرقی این کشور قرار گرفته است و به نوعی در مرزی سه کشور ایران، ارمنستان و ترکیه قرار دارد. این قله زیبا که شباهت بسیار زیادی حتی به قله دماوند دارد نیز آتشفشانی است و آثار این را میتوان در جای جای این کوهستان مشاهده کرد. کوه آرارات دارای دو قله است: آرارات بزرگ و آرارات کوچک که البته وقتی راجع به آرارات صحبت به میان میآید در واقع هدف همان آرارات بزرگ با ارتفاع 5137 متر میباشد.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به صعود به آرارات از مسیر جنوبی، با این گزارش برنامه همراه باشید.
قله آرارات از لحاظ مرز بندی جغرافیایی در کشور ترکیه و در شهر دوبایزید قرار گرفته است. دوبایزید یا دوغوبایزید در فاصله حدود 45 کیلومتری از مرز بازرگان در شمال غربی ایران قرار گرفته است. شهر دوبایزید با اینکه شهر کوچکی است ولی به دلیل تردد بسیار توریستها و کوهنوردان به این منطقه چند سالی است که رونق قابل توجهی گرفته است و از لحاظ سیستم توسعه شهری، هتلی و زیر ساختهای دیگر مانند رستوران، مراکز خرید و ... پیشرفتهای قابل توجهی کرده است.
دوبایزید شهری است که از لحاظ امنیتی همواره پشتیبانی زیادی شده است و در مسیر رسیدن به این شهر و حتی در داخل شهر نیز همواره تردد خودروهای زرهی ارتش ترکیه قابل مشاهده هستند که به منظور برخورد با نیروهای تروریستی همواره در حال آماده باش هستند. دوبایزید همچنین دارای مراکز گردشگری قابل توجهی است که معماری منحصر به فردی نیز دارد. از این جمله میتوان به مسجد و سازههای اسحاق پاشا (Ishak Pasha) اشاره کرد که در منتهی الیه جنوبی شهر و در فاصله حدود 6 کیلومتری آن قرار گرفته است. در مقالاتی جداگانه به بررسی جاذبههای گردشگری دوبایزید و همچنین اسحاق پاشا پرداخته شده است.
در این بخش سعی میکنیم فرآیند صعود به آرارات را بررسی کنیم. در این بررسی نگاهی به کمپهای مستقر در این کوه، مسافت و درجه سختی مسیرها، تجهیزات مورد نیاز برای صعود، پیشنهاد بهترین برنامه با توجه به وضعیت تیمی که با آن صعود میکنیم و در نهایت زمان بندی برنامه صعود خودم را به شما ارائه خواهم داد.
البته که توجه داشته باشید که این زمان بندی برای تیمی که من سرپرستی آن را بر عهده داشتم است و لزوما به این معنی نیست که تمام افرادی که پا در مسیر صعود به قله آرارات میگذارند میتوانند با این توانایی و زمان به ادامه مسیر بپردازند. شرایط آمادگی جسمانی تیم، تجهیزات و تجربه تیم میتواند در این مساله به شدت دخیل باشد.
برای رسیدن به شهر دوبایزید معمولا تیمها به دو شکل اقدام به صعود میکنند: یا با گرفتن وسیله نقلیه دربست به سمت منطقه اعزام میشود و یا با استفاده از اتوبوسهای شب رو خود را به ماکو میرسانند و از آنجا به سمت بازرگان رفته و سپس بعد از انجام تشریفات گمرکی به سمت شهر دوبایزید راهی میشوند.
ما برای رسیدن به دوبازید راه دوم را انتخاب کردیم. تیم 10 نفره در تاریخ 21 شهریور با اتوبوس از تهران به سمت ماکو اعزام شدند. سپس حوالی ساعت 8 به وقت ایران به ماکو رسیدیم و بلافاصله با اجاره کردن چند عدد تاکسی خود به بازرگان رساندیم. در جلو پایانه مرزی بازرگان از تاکسی پیاده شدیم و از آنجا با استفاده از تاکسیهای درون گمرکی مسیر خود را به سمت مرز بازرگان پیمودیم. به شدت توصیه میشود در داخل گمرک از این تاکسیها استفاده شده زیرا مسیر پیمایش داخل گمرک طولانی و به شدت فرسایشی ایست. این تاکسیها مبلغ 30 هزار تومان دریافت میکنند. لازم به ذکر است کرایه تاکسیهای ماکو به بازرگان نیز 70،000 تومان بوده است.
بعد از انجام تشریفات گمرکی مسیر خود را به سمت ترکیه ادامه دادیم و بدون هیچ مشکل خاصی توانستیم از مرز عبور کنیم. در داخل پایانه مرزی ترکیه نیز باید مسیری نسبتا طولانی را با پای پیاده طی کنید که در اینجا با توجه به عدم وجود تاکسی از گاری برای حمل بارها استفاده کردیم. این گاریها 100 لیر هزینه دریافت میکنند.
از اینجا با استفاده از ونهایی که در مسیر مرزی تا شهر دوبایزید فعالیت میکنند مسیر خود را ادامه دادیم. مسیری که در حدود 45 کیلومتر میباشد و با توجه به تعداد ونی را اجاره کردیم تا ما را به سمت هتلی که از قبل هماهنگ کرده بودیم ببرد. هتل Dogus از جمله هتلهای کوچک اما با کیفیت شهر دوبایزید است که از لحاظ موقعیتی نیز در شرایط بسیار خوبی قرار گرفته است.
توجه کنید که بعد از رسیدن به خاک ترکیه ساعت شما یک ساعت و نیم به عقب برده میشود و با توجه به این مساله در حوالی ساعت یازده به وقت محلی ما در هتل حاضر بودیم. ادامه روز به میل کردن صبحانه، نهار و شام و انجام خرید نهایی در فروشگاهها برای رفتن به کوهستان و همچنین هماهنگی نهایی تیم صورت گرفت. در همین روز نیز با یک عدد ون و همچنین 4 قاطر هماهنگی لازم صورت گرفت تا بارها به سمت کمپهای بالا انتقال داده شوند. ساعت حرکت روز بعد بلافاصله بعد از صرف صبحانه در هتل اعلام شد و به این ترتیب به استراحت پرداختیم.
ساعت 7:15 دقیقه برای میل کردن صبحانه تمام نفرات تیم حاضر بودند و ون نیز در ساعت 7:45 آماده حرکت در جلوی هتل بود. از آنجا باید به سمت روستای دمیر تپه (Demir Tepe) و سپس به سمت روستای چِویرمه (Cevirme) رفت. مسافتی در حدود 26 کیلومتری که چیزی در حدود 6 تا 10 کیلومتر آن خاکی است. البته خاکی خوبی است و ونها به راحتی میتوانند تردد کنند. جایی به اسم پارکینگ ماشین وجود دارد در همین مکان بارها تحویل قافلههای اسب میشود. معمولا هر اسب چیزی در حدود 40 تا 50 کیلوگرم بار حمل میکند و هزینه هر قاطر در مسیر رفت و برگشت چیزی بالغ بر 500 لیر میباشد.
مسیر پیادهروی از اینجا شروع میشود باید در ابتدا به سمت کمپ یک و سپس به سمت کمپ دو طی مسیر کرد. تعیین این مساله وابسته به توانایی تیم و تجربه تیم دارد. با توجه به سبک بودن کولهها و شرایط تیم ما تصمیم گرفتیم که مستقیم حرکت خود را به سمت کمپ دو انجام دهیم. کمپ یک شامل چندین کمپ است که تقریبا در ارتفاع حدود 3200 تا 3300 متری گروههای چادرهایی بودند که شامل چادرهای مرکزی، سرویسهای بهداشتی و برف آب لوله کشی میباشند. کمپهایی مانند کمپ بارزانی، کمپ حسین، کمپ برهان و چندین کمپ دیگر از این جمله هستند که به یاد داشته باشید برای استفاده از خدمات کمپ از قبل باید با آنها هماهنگی لازم را انجام دهید.
معمولا بین 4 تا 6 ساعت زمان برای رسیدن به کمپ یک لازم است که تیم ما در حدود زمان 4 ساعت و 30 دقیقه به کمپ بارزانی رسید. در اینجا توقفی کردیم و اعضاء تیم دوباره آبهای خود را پر کردند و ادامه مسیر به سمت کمپ دو دادیم. مسیر کمپ یک غالبا کم شیب است و پاکوب کاملا مشخص دارد و به جز در زیر کمپ بارزانی شیب خیلی قابل توجهی را شامل نمیشود.
اما این قضیه در مورد کمپ دو صادق نیست. بعد از انجام یک تراورس در بین کمپهای یک باید شیبی تند را برای رسیدن به کمپ دو طی کنیم. در آخر فصل صعود و در شهریور ماه معمولا به دلیل کم شدن حجم برف آب امکان قطعی در آب کمپ دو وجود دارد اما توجه کنید که آب کمپ یک به اندازه کافی وجود دارد و فقط کم میشود. از اینجا نیز معمولا 3 تا 5 ساعت زمان نیاز است تا از کمپ یک به کمپ دو برسیم که تیم ما توانست در زمان حدود 3 ساعت و 30 دقیقه به کمپ دو برسد. در اینجا در آخر فصل دیگر آن رونق و تحرک گذشته وجود ندارد و بسیاری از چادرها جمع شده بودند. در جایی مناسب چادرهای خود را برپا کردیم و تیم آماده استراحت شد.
قرار حرکت به سمت قله در ساعت 4 صبح روز بعد گذاشته شد. باد سردی میامد هوا با رفتن آفتاب نیز به شدت سرد شده بود.
در اوایل فصل کمپ دو به طور کامل در برف است اما در اواخر فصل صعود تقریبا تا زیر قله هیچ خبری از برف نیست و در روی پاکوبی کاملا مشخص حرکت انجام میگیرد. ساعت 4 صبح اعضاء تیم برای حرکت آماده شدند و با تاخیر کمی در حدود ساعت 4:20 دقیقه حرکت به سمت قله آغاز شد. حرکت به کندی انجام میگرفت که تیم در تاریکی شب و با توجه به باد شدید و سرمایی که وجود داشت با مشکل مواجه نشود.
نکتهای که در مورد کمپ دو باید گفت این است که کمپ دو شامل سه بخش است: کمپ پایین، کمپ وسط و کمپ بالا. توزیع ارتفاع این سه کمپ از ارتفاع حدود 4050 تا حدود 4200 میباشد. ما کمپ وسط را با توجه به شرایط جای چادر انتخاب کرده بودیم.
مسیر نسبتا پر شیب بود و در بخشهایی نیز از بین سنگها باید عبور میکردیم که نیازمند داشتن دقت کافی بود. حرکت با استراحتهای مشخص ادامه داشت و سعی میکردیم اجازه ندهیم که تیم در شرایط خستگی قرار گیرد. تا رسیدن به ارتفاع حدود 4900 متر هیچ خبری از برف نبود اما نهایتا به ناحیه برفی رسیدیم. با توجه به بادهای چند روزه و سرد شدن هوا حالت یخ بسیار سفتی در زیر قله برقرار بود که راه رفتن با آن عملا نیاز به یخ شکن یا کرامپون داشت.
قله در ساعت حدود 9:20 دقیقه و بعد از 5 ساعت پیمایش صعود شد و با دو تابلویی که بر روی قله قرار داشت همنوردان به گرفتن عکسهای یادگاری پرداختند. چیزی در حدود 40 دقیقه در روی قله بودیم و سپس به سمت پایین سرازیر شدیم و در بخشی که برف به اتمام میرسید استراحتی برای میل کردن خوراکی و آب اختصاص داده شد تا سپسس مسیر را به سمت کمپ دو ادامه دهیم.
هدف ما استراحت و گذراندن شب در کمپ دو بود. بنابراین با سرعتی بسیار کم و با استراحتهای زیاد و با شادی حاصل از صعود به قله توسط تمام همنوردان مسیر را به سمت پایین ادامه میدادیم که چیزی در حدود 4 ساعت زمان نیاز داشت و در ساعت حوالی 13 توانستیم مجدد به کمپ دو و پیش چادرها برسیم. باقی روز به استراحت و گپ و گفت در چادرها گذشت و به برنامههای روزهای بعد فکر کردیم و ساعت حرکت برای ساعت 7 صبح فردا تنظیم شد و همگی به استراحت پرداختند. قرار بر این بود که مستقیم از کمپ دو به پای ماشین برویم و سپس به سمت هتل برویم و به شهرگردی ادامه دهیم.
ساعت 6 صبح بعد از اعلام بیدار باش اعضاء تیم شروع به جمع کردن چادرها و تجهیزات کردند و راس ساعت 7 حرکت به سمت پایین شروع شد. مدت زمان لازم برای رسیدن به کمپ یک در حدود 2 ساعت و سپس مستقیم به سمت محل پارکینگ ماشین نیز در حدود 3 به طول انجامید. مسیر کاملا پیادهروی بود و نیازی به دست به سنگ بودن یا موارد دیگر نیز نبود و به راحتی توانستیم به محل پارک ماشین برسیم.
در حدود 45 دقیقه زمان برای رسیدن به هتل مورد نیاز بود و سپس بعد از رسیدن به شهر بلافاصله اتاقها را تحویل گرفتیم و همچنین به سمت رستوران رفتیم. باقی روز به خرید سوغاتی و همچنین خرید ملزومات مربوط به جشن صعود گذشت و نهایتا عصر جشن صعود برگزار شد و باقی روز نیز در اختیار باقی دوستان بود.
صبح بعد از بیدار شدن و صرف صبحانه برنامه بازدید از اسحاق پاشا (Ishak Pasha) هماهنگ شد. مکانی تاریخی که در نزدیکی دوبایزید قرار گرفته است و همچنین در لیست ثبت آثار جهانی یونسکو نیز از سال 2000 قرار گرفته است. اثری ارزشمند با معماری بینظیری که دیدن آن خالی از لطف نیست. برای رفت و برگشت و بازدید از این اثر زیبا حداقل 2 ساعت باید در نظر گرفته شود. همچنین در خروجی این قسمت میتوانید از سوغاتی فروشی که در آنجا قرار دارد سوغاتیهای زیبایی مربوط به اثر اسحاق پاشا و همچنین شهر دوبایزید تهیه کنید.
در نهایت بعد از برگشت به هتل و تحویل دادن اتاقها و خوردن غذا وسایل خود را در داخل ونی که قرار بود ما را به سمت مرز دوبایزید برگرداند رفتیم همان مسیر حدود 45 کیلومتری را برگشتیم و برای انجام تشریفات گمرکی به سمت ایران برگشتیم. با توجه به اینکه آخرین روز تعطیلی بود و روز اربعین بود مرز بسیار شلوغ بود و برای عبور از مرز و وارد شدن به ایران چیزی بالغ بر 4 ساعت زمان صرف شد که بی نظمی مثال زدنی در آن مخصوصا در سمت ایران حاکم بود.
در نهایت نیز با استفاده از تاکسیهای داخل گمرک خود را به سمت خروجی پایانه مرزی و سپس به سمت ترمینال ماکو رفتیم. با رسیدن به ترمینال و با مواجه شدن با ترمینال بسته شوک بزرگی به تمام اعضاء تیم وارد شد. دلیل بسته شدن اجبار تمام سرویسهای بین شهری برای رفتن به مسیر مهران و برگرداندن افرادی بود که به کربلا سفر کرده بودند. در نهایت با دربست کردن ماشین به سمت تهران سفر خاتمه یافت و صبح روز بعد در تهران بودیم.
در این سفر به یکی از مواردی که حتما باید توجه شود این است که در هر فصلی که به آرارات سفر میکنید و قصد صعود به آرارات ترکیه را دارید کرامپون همراه داشته باشید. حتما لزومی ندارد که این کرامپون از کرامپونهای حرفهای و چند شاخ باشد حتی انواع ژلهای و ارزان آن نیز پاسخگوی نیاز کوهنوردان خواهد بود. بنابراین به یاد داشته باشید بدون کرامپون برای صعود به قله آرارات اقدام نکنید.
دیگر تجهیزات را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
زیرانداز کیسه خواب |
هدلامپ و باتری اضافی |
کوله پشتی کوهنوردی مناسب |
کیف کمکهای اولیه و کیت بقا |
کفش مناسب (کرامپون خور) |
جوراب کوهنوردی 2 جفت |
ضد آفتاب |
|
کلاه آفتابی |
دستکش بیس |
دستکش گرم (پلار یا پر) |
کاپشن گورتکس یا بادگیر |
کاپشن گرم (پلار یا پر) |
پوشاک بیس (لایه اول) |
شلوار ترکینگ |
وسایل شهری (لباس و کفش و لباس زیر اضافه و ...) |
آب به مقدار کافی |
غذا و تنقلات برای روزهای کوهنوردی |
پاسپورت و کارت ملی |
کارت واکسیناسیون |
*میتوانید از دو کولهپشتی استفاده کنید یکی برای ارسال بار که میتواند کولهپشتی بزرگ باشد و دیگری کوله پشتی کوچکی که خودتان بارهایتان را حمل میکنید.
در نظر داشته باشید که برنامههای بسیار متنوعی را میتوان برای صعود به قله آرارات طرح ریزی کرد. چند نمونه از این برنامهها را در ادامه بیان میکنیم:
در این برنامه تمام فشار صعود در روز سوم برنامه میباشد و عملا با توجه به خستگی ناشی از برگشت سنگین روز آخر و دیر رسیدن به کمپ سبب میشود که عملا نتوان از روز خود بهره گرفت و خستگی نصیب کوهنوردان میشود.
در این صعود که دو روزه انجام میشود عملا روز دوم فشار بسیار زیادی به تیم میآید و حتی امکان عدم صعود نیز افزایش مییابد.
میتوان این را بهترین برنامه دانست که فشار حرکت بین روزهای اول و دوم تقسیم میشود و همچنین روز سوم نیز با توجه به زمان رسیدن به شهر به طور کامل میتوانند از آن بهره گیرند. بنابراین من نیز همین برنامه را با شب مانی در کمپ دو انجام دادم که بسیار هم برنامه مفیدی بود.
کوه آرارات با توجه به هزینه و شرایط صعودی که دارد بسیار مورد استقبال کوهنوردان در سالهای اخیر مخصوصا بعد از کرونا قرار گرفته است. اگر نگاهی به چرایی این قضیه بیاندازیم شبیه بودن آن به قله دماوند، نزدیک بودن به مرز کشور ایران، قرابت فرهنگی این دو کشور و البته هزینه کم صعود به آن از جمله دلایل عمدهای است که بسیار مورد توجه کوهنوردان قرار گرفته است. در این گزارش برنامه سعی کردیم شما را با تمام ابعاد مربوط به این قله آشنا سازیم. امید است که مفید واقع شده باشد.
علاقه شخصی من به کوهنوردی و صعودهای بلند هیمالیایی منجر شد که به شکل حرفهای این ورزش رو دنبال کنم و به سمت مربی شدن و راهنمای کوهستان شدن برم.