هفت قله اصطلاحا به هفت قله بلند روی هفت قاره کره زمین گفته میشود پس اصطلاح هفت قله بلند هفت اقلیم اصطلاح مناسبی است. اولین بار در دهه ۱۹۸۰ از ریچارد باس لیست هفت قله را ارائه کرد و رینولد مسنر نیز بعد از او با کمی تغییر، لیست دوم از این قلهها را تهیه و منتشر نمود. در حال حاضر لیست ارائه شده توسط مسنر، کوهنورد مشهور ایتالیایی بیشتر مورد توجه کوهنوردان است. اگرچه صعود به بلندترین قلل قارههای جهان جزو برترین فعالیتهای کوهنوردی به شمار نمیآید، اما فعالیتی است که توانسته طی سالهای اخیر، نظر ماجراجویان و گردشگران زیادی را که عمدتا در عرصه کوهنوردی فنی جایی ندارند به سوی خود جلب نماید.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید تاکنون کمتر از 50 نفر توانستند بر فراز چهارده قله بالای هشت هزار متری دنیا بایستند، اما آمار فاتحان هفت قله بیشتر از صد نفر بوده است. در میان این فاتحان نام افراد مشهوری مانند مسنر و پارک یانگ کرهایی هشتمین فاتح هشت هزار متری و نخستین فاتح گراند اسلم (صعود به ۱۴ قله هشت هزارمتری و پیمایش قطب شمال و جنوب را گراند اسلم کوهنوردی میگویند) نیز به چشم میخورد.
ریچارد باس، یک تاجر و کوهنورد آماتور بود که قصد داشت به بلندترین کوه در هر یک از هفت قاره دنیا، از جمله استرالیا سرزمین اصلی خود، صعود کند او از این طریق چالشی تازه ایجاد نمود. این تاجر فردی به نام دیوید بریشرس را به عنوان راهنما در کوه اورست که سختترین کوه در میان هفت قله است، استخدام کرد و فتح قله اورست را در تاریخ 30 آوریل 1985 به پایان رساند. باس کتاب هفت قله را در سال 1986 نوشت.
بعدها رینهولد مسنر، در فهرست باس تغییراتی ایجاد کرد. وی با استفاده از تعریف گستردهتر از قاره، اقیانوسیه و هرم کارستنز را جایگزین کوه کوسیوسکو در استرالیا نمود. پت مورو اولین انسانی است که براساس فهرست مسنر در 7 تاریخ می سال 1986 به هفت قله صعود کرد.
پس از مدت کوتاهی خود رینهولد مسنر با صعود کوه وینسون در تاریخ 3 دسامبر 1986 تواست اولین فردی باشد که براساس لیست خودش و باس به هشت قله صعود کرده است. شاید جالب باشد که بدانید اولین فرد در راه تکمیل صعود هفت قله، بدون استفاده از کپسول اکسیژن (در کوه اورست) نیز مسنر به شمار میرود.
در ماه می سال 2002، سوزان ارشلر و همسرش، اولین زن و شوهری بودند که با هم به "هفت قله" صعود کردهاند.
در سال 1990، راب هال و گری بال اولین بار با استفاده از لیست باس، هفت قله را در هفت ماه صعود نمودند.
در سال 1992 جونکو تابی اولین زنی بود که هفت قله را فتح کرد.
رکورد جهانی برای تکمیل لیست مسنر و باس در 136 روز توسط کوهنورد دانمارکی هنریک کریستینسن در سال 2008 به ثبت رسیده است.
در ژانویه 2010، کوهنورد اسپانیایی کارلوس سوریا فونتان با صعود به هفت قله (فهرست مسنر)، در سن 71 سالگی، توانست مسنترین فردی باشد، که به این افتخار دست پیدا کرده است.
با آغاز دهه نود صعود به این قلل روند چشمگیری را به خود گرفت و تاکنون حدود یک صد و بیست نفر به این موفقیت نائل آمدهاند. البته با تاکید بیشتر بر جنبه تجاری کوهنوردی تا ذات لذت بخش کوهنوردی.
معرفی هفت قله
در ادامه این مطلب هفت قله مهم و بلند هر قاره را به شما معرفی خواهیم کرد. با ما همراه باشید تا بتوانید اطلاعاتی کامل و جامع در این حوزه را دریافت کنید.
آسیا
قله اورستبا ارتفاع 8848 متر واقع در مرز کشورهای نپال و چین نه تنها مرتفعترین قله آسیا بلکه مرتفعترین قله جهان نیز به حساب میآید. ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی در سال 1953 موفق شدند برای اولین بار از بلندترین نقطه زمین نظارهگر هستی باشد.
آفریقا
قله کلیمانجارو با ارتفاع 5895 متر، به عنوان بلندترین قله آفریقا شناخته میشود این قله در یکی از زیباترین مکانهای روی کره زمین در نزدیکی مرز کنیا و داخل خاک تانزانیا قرار دارد. کلیمانجارو قلهای فنی به شمار نمیرود و کوهنوردانی با سطح فیزیکی متوسط، با مقداری صبر و اندکی دلار میتواند به راحتی این قله را از مسیرهای مشخص شده صعود کنند. میر(Meyer) و لودویک پورشلر (Purtscheller)اولین کوهنوردان غربی بودند که در سال 1889 به این قله صعود کردند.
اروپا
اکثر کوهنوردانقله البروس با ارتفاع5642 متر که در روسیه و در خاک اروپا قرار دارد را به عنوان بلندترین قله اروپا به شمار میآورند. لیستهای باس و مسنر نیز هر دو این گفته را تایید میکنند. البروس دارای دو قله شرقی و غربی است، قله اصلی در طرف غرب با ارتفاع 5642 متر و قله فرعی با 21 متر اختلاف ارتفاع نسبت به قله اصلی در طرف شرق قرار دارد. صعود این قله دشوار نیست و تا ارتفاع 3500 متری نیز تراموا وجود دارد.
در سال 1868 برای اولین بار قله فرعی فتح شد و شش سال بعد کوهنوردان بر فراز قله اصلی ایستادند. اختلاف نظر در تعیین مرز آسیا و اروپا باعث شده که در معرفی بام اروپا اختلافاتی به وجود آید. عدهای قله 4810 متری مون بلان از قلل رشته کوه آلپ در مرز کشورهای فرانسه و ایتالیا را مرتفعترین قله قاره سبز میدانند.
اقیانوسیه
قله هرم کارستنزیا پونچاک جایا با ارتفاع چهار هزار 884 متر اگر چه از نظر تقسیمات سیاسی داخل خاک کشور اندونزی قرار دارد اما از نظر زمین شناسی جزو فلات قاره استرالیا محسوب میشود و همین باعث شده تا مسنر برخلاف لیست "باس" این قله را به عنوان بلندترین قله اقیانوسیه معرفی کند. باس در لیست خود قله کازیسکو با ارتفاع 2228 متر را بلندترین قله قاره استرالیا دانسته است.
قله مرموز پیرامید با دیوارهها و صخرههای تیز در میان جنگلهای انبوه منطقه "پاپوآی" را میتوان فنیترین قله در میان هفت قله به حساب آورد که به دلیل بیثباتی سیاسی تا به حال تعداد معدودی از کوهنوردان آن را فتح کردهاند. به خاطر نزدیک بودن این کوه به خط استوا تقریبا در تمامی فصول سال در آن بارندگی وجود دارد و بادهای شدید کوهنوردان را در هنگام صعود به شدت تحت فشار قرار میدهد. در نزدیکی قله نیز همیشه باید انتظار کولاک شدید را داشت. چهار کوهنورد در سال 1962 برای اولین بار آن را فتح کردند.امروزه کسانی که تصمیم میگیرند هفت قله را فتح کنند؛ ترجیح میدهند به هر دو قله این منطقه صعود نمایند تا شک و شبههای به وجود نیاید.
قطب جنوب
کوه وینسون با ارتفاع 4897 متر، با 21 کیلومتر طول و 13 کیلومتر عرض در انتهای زمین و در قطب جنوب قرار گرفته است. این قله در سال 1957 توسط آمریکاییها کشف شد و در سال 1966 یک گروه مرکب از باشگاه کوهنوردی آمریکا و بنیاد ملی علوم برای اولین بار آن را فتح کردند.
آمریکای شمالی
قله دنالی یا مک کینلیبا ارتفاع 6194 متر در قلب آلاسکا مرتفعترین قله آمریکای شمالی است. شاید جالب باشد که بدانید این کوه سردترین کوه جهان به شمار میآید و در عین زیبایی بسیار خطرناک است. سرما و موقعیت جغرافیایی این قله باعث شده تا صعود به آن بسیار سختتر از قلههای همانند و هم ارتفاعش در هیمالیا باشد. چهار کوهنورد در هفت ژوئن 1913 برای اولین بار دنالی را فتح کردند.
آمریکای جنوبی
قله آکونکاگوا با ارتفاع 6962 متر در مرز شیلی در کشور آرژانتین نه تنها مرتفعترین قله آند و آمریکای جنوبی است، بلکه بلندترین نقطه در خارج قاره آسیا به شمار میآید. ماتیاس زوبریگن در سال 1897 برای اولین بار این قله را صعود کرد. برای رسیدن به قله مسیرهای متفاوتی وجود دارد. از مسیر نرمال آن بدون نیاز به کرامپون بعد از حدود هفت ساعت به قله خواهید رسید. ارتفاع، سرما و بادهای شدید جان کوهنوردان را در این کوه به شدت تهدید میکند اما اساسا دست کم گرفتن این قله دلیل اصلی صدمات جدی و مرگ در مسیر نرمال صعود به حساب میآید.
آکونکاگوا (نگهبان سنگی) توسط بومیان منطقه نامگذاری شده و بلندترین قله در نیمکرههای جنوبی و غربی و بلندترین قله دنیا است که خارج از آسیا قرار دارد. یک آتشفشان خاموش که در عرض جغرافیایی 32-33 درجه جنوبی در غرب آرژانتین مرکزی و در 15 کیلومتری مرز شیلی قرار دارد. کوههای اطرافش به طور باورنکردنی خشک هستند. یک سرزمین بایر تشکیل شده از صخرههای شکسته و سنگریزهها. در اینجا سبزی کمی وجود دارد و تعداد کمی از مردم جدای از اسکی بازان، کوهنوردان و نظامیان از این منطقه بازدید مینمایند. بزرگراه Andean جادههای آکونکاگوآ را به نزدیکترین مراکز Santiago در شیلی متصل میکند.
صعود کنندگان به خاطر ارتفاع توجه زیادی به آکونکاگوا داشتند. همچنین این کوه به خاطر مسیر عادی صعودش که متضمن عبور از هیچ یخچال و ناحیه خطرناکی نیست، بی نظیر است. کوهنوردان تازهکار بدون هیچ کلنگ و کرامپونی مرتباً به سمت قله هدایت میشدند. یک تمرین واقعاً باور نکردنی که در هیچ جای دنیا به چشم نمیخورد !
یالها، جبههها و قلهها
آکونکاگوا یک چین خوردگی تشکیل شده از یالهای زیادی که به یخچالها منتهی میشوند؛ است. سه دره بزرگ یخچالی و چهار دره رودخانهای که به هم میرسند این چین خوردگی را تشکیل میدهند. Vacas در شمال شرق Relinchos، در شرقHorcones Inferior، در جنوب و Horcones Superior در غرب.
یال قله یک خط مستقیم مابین قله شمالی 6962 متر و قله جنوبی 6930 متر کشیده و دو جبهه وسیع در جنوب و غرب ایجاد کرده است. هر دو دامنه خط تیغهای قله رو در پایین دست طی یک جریان سه کیلومتری به سمت یال جنوب غربی دنبال میکنند و به Piramidal میرسند. یک قله شش هزار و نه متری. یک جبهه شرقی کوچک هم وجود دارد که شامل یالهای شمال غرب و جنوب شرق میشود و از قله شمالی سرازیر است.
جبهه جنوبی آن یک صفحه 2400 متری است. این قله که بعد از یک روز حرکت و بالا آمدن از روی یخچال و رودخانه هوروکون به سمت پلازا فرانسیا محل بیس کمپی که در صعود سال 1954 استفاده شده بود. از اینجا دیواره ناگهان بالا رفته گویی که پوسته زمین به یک کنج جمع شده باشد.
سراکها روی یخچالهای میانی و بالاییقرار دارند که روی صخرههای تیره رنگ به قطر 1/6 کیلومتر ایجاد شدند. این سراکها فرصتهای صعود زیادی را روی قسمت شرقی این جبهه از بین میبرند. یخچال بالا به وسعت هزار متر جاییست که یک آلپ پیمای شمالی به آن "سرزمین جبهه شمالی" میگوید. این جبهه مسیرهای صعود خیلی سختی دارد و بیشتر آنها از صخرههای تجزیه شده ساخته شدهاند که صعودکنندگان آن را به پسماندهای گربه تشبیه کرده بودند.
جبهه غربی روی محلی پر از سنگریزههای سیاه و گچی رنگ پهن شده است. صخرهها به رنگهای گل زرد و مشکی طبقهبندی میشوند که از سنگریزههایی که از جنوب میآیند، تشکیل میشوند. فرسایش بادی یکی از ارکان این جریان در هر جاییست. این جبهه خشک و خاکیست و صعود از آن اکثرا با یک بالا رفتن از مسیری که روی زمینهای سنگریزهدار باز شده، انجام میشود. اخیراً تعدادی مسیر جدید روی صخرههای دشوار باز شده که در قسمت انتهای جناح جنوبی قرار دارند.
در جبهه شرقی، یخچالهای شرقی و لهستانمسیرهای درهای را در برابر سنگهای بزرگ به وجود آوردهاند و منظرهای از یک کوهستان شمالی ایجاد کردهاند. اکثر مردم بهترین تجربههای صعودشان را در اینجا کسب کردند. روی مسیرهای یخچالی با سطح متوسط. بسیاری از کوهنوردان سعی بر صعود این قله در ماه های گرم تابستانی یعنی ماههای دسامبر، ژانویه، فوریه، و مارس دارند.