قله برودپیک 12امین قله بلند دنیا است که در منطقه شرقی یخچال بالترو قرار گرفته است و درست در مقابل قله زیبای کی 2 قرار گرفته است. این قله به دلیل خط الراس طولانی حدود دو کیلومتر و قلل سه گانه نامگذاری شده است. برودپیک متشکل از سه قله است، قله اصلی به ارتفاع 8047 متر، قله مرکزی به ارتفاع 8016 متر و قله شمالی به ارتفاع 7550 متر است. در این مقاله به صعود پله به پله برودپیک اشاره میکنیم و جزئیات بینظیری از این مناطق را برای شما به ارمغان آوردیم. با ما همراه باشید.
اولین صعود قله برودپیک را میتوان به سال 1957 و به صعود هرمان بول اختصاص داد. همچنین کورت دیمبرگر و مارکوس سوهموک توانستند آن را به شکل آلپی صعود کنند. این قله از آن زمان حدود 385 صعود موفق به خود دیده است. مسیر معمول صعود به قله تیغه غربی است. ارتفاع کمپهای این قله را به این شکل میتوان خلاصه کرد: کمپ اصلی 4950 متر، کمپ 1 5800 متر، کمپ 2 ارتفاع 6300 متر و کمپ 3 در ارتفاع 7100 متری. همچنین در نظر داشته باشید که قله برودپیک در واقع در یخچال عظیم بالترو و همچنین رشته کوه کاراکروم قرار گرفته است.
در این مطلب توصیف صعود به قله برودپیک از مسیر استاندارد کوه از زبان بیلی بیرلینگ از بانک اطلاعاتی هیمالیا را برایتان بیان خواهیم کرد. بسیاری از افراد معتقدند، قله برودپیک یکی از آسانترین ۸۰۰۰ متریهای جهان است. جالب است بدانید کوهنوردان بیس کمپ این قله با بیس کمپ قله کی 2 تقریبا یکی است و تنها چند ساعت با یک دیگر فاصله دارد. به همین دلیل آنها قبل از تلاش برای صعود به کی ۲ به سمت این قله میروند تا در معرض خطر کمتری قرار میگیرند و البته با هزینه کمتر راهی دو کوه نیز میشوند.
همانطور که در بالا گفته شد، بیس کمپ قله برودپیک درست قبل از کی ۲ قرار دارد. دسترسی به آن از طریق یخچال بالترو صورت میگیرد. بیرلینگ درباره این منطقه گفته است، اینجا سرزمینی گسترده با مناظری خیره کننده است که از کی ۲ و لیلاپیک را شامل میشود. بیس کمپ درواقع یک از پیچیدهترین قسمتها در آغاز مسیر و مسیریابی به سوی یخچال است. این قسمت حالت شکسته شکسته دارد و پیدا کردن راه در آن کار سختی به نظر میرسد.
سپس مسیر عمدتا از سطوح شیبدار ادامه پیدا میکند که دشواری این شیبها بسته به شرایط بسیار متفاوت است. از یک فیس سنگی بالای سر شما در سمت راست، به طور مداوم، ریزش سنگ اتفاق میافتد. برای اینکه خطری تهدیدتان نکند؛ بهتر است که هرچه زودتر از این قسمت عبور کنید. بیرلینگ اعتراف میکند که اگر در این قسمت داشتن کلاه ایمنی باعث زنده ماندن او شده است. در صورتی که شاهد بارش بیش از حد باشیم؛ مکان ریزش بهمن نیز وجود خواهد داشت. اما زمانی که بتوانید خود را بالای قسمت صخرهای برسانید، حرکت تا کمپ یک آسانتر خواهد شد. این مکان در یک فلات کوچک با ارتفاع ۵۵۰۰ متری قرار گرفته است و اگرچه میتوانید آنجا چادر خود را برپا کنید اما جای چادرهای زیاد هم نیست.
بین کمپ 1 و کمپ ۲، مسیر به سمت چپ میرود و ترکیبی از برف و سنگ را پیش روی شما قرار میدهد. سپس از کنار صخرهای به سمت چپ و همچنین چند قسمت شیبدار و گذرگاه عبور خواهید کرد. در این قسمت معمولا از طناب ثابت استفاده میکنند. کمپ ۲ در ارتفاع ۶۱۰۰ متری در واقع روی یک شیب قرار گرفته است. از آنجایی که امکان سر خوردن وجود دارد، متصل شدن به طناب در زمان خروج از چادر در اینجا ایده خوبی به نظر میرسد.
بیرلینگ ادامه داد: "ما این کمپ را در پایین دهلیزی قرار دادیم که به یال قله ختم میشود. کمپی که ما برپا کردیم، کمی از حد معمول پایینتر بود، چرا که گروه بزرگی بودیم. اما این انتخاب بعدا باعث پیشمانی گروه شد، زیرا در ادامه مسیر روز بسیار طولانی داشتیم. گرلینده کالتربرونر به من گفت که او در زمان صعود خود این کمپ را در ارتفاع ۷۲۰۰ متری برپا کرده است. با توجه به مدت زمان ۳۰ ساعتی که ما صرف صعود به این قله کردیم این انتخابی منطقیتر به نظر میرسد.
بیرلینگ ادامه داد: " با آگاهی نسبت به طولانی بودن روز صعود به قله، ما ساعت ۶ عصر (شب قبل) برای صعود برودپیک به راه افتادیم. در حقیقت شروع صعود در آن ساعت فکر چندان بدی نیست. این باعث میشود که از فکر بیدار شدن و استارت زدن در نیمه شب خلاص شوید. ساعت ۶ عصر، هوا هنوز هم روشن است."
بیرلینگ اذعان کرد: اگر من از اکسیژن کمکی استفاده میکردم امکان صعود به قله را از دست میدادم." یک دلیل برای این امر وجود دارد: در نپال، کوهنوردان به پشتیبانی بالای شرپاها اعتماد مینمایند. در قراقوروم، همه بطریهای اکسیژن در بیشتر موارد باید توسط خود کوهنوردان حمل شود، که بسیار سنگین خواهد بود و این کار را برایشان سخت خواهد کرد. بیرلینگ ادامه میدهد: "بعضی افراد تیم ما از اکسیژن کمکی استفاده میکردند، آنها دو بطری به همراه داشتند. هر کپسول، ۴.۵ کیلوگرم وزن دارد، که به همراه رگلاتور و آب و سایر تجهیزات این وزن به ۱۲ کیلوگرم یا بیشتر میرسد. من قدرت زیادی ندارم و در چنین شرایطی نمیتوانستم به قله صعود کنم". علاوه بر این، برای دوام آوردن این دو کپسول، سرعت مصرف کوهنوردان نمیتواند بیش از یک یا دو لیتر در دقیقه باشد، که زیاد نیست.
از محل کمپ ۳، کوهنوردان به سوی گردنه در ارتفاع ۷۶۰۰ متری حرکت میکنند. باید دقت کرد که این ناحیه در صورت بارش زیاد میتواند بهمنی باشد. در صورت بارش کم برف این نقطه میتواند به شکل یک کراکس تقریبا عمودی به طول ۶۰-۵۰ متر در زیر گردنه در آید. در اینجا معمولا تیمها ثابت کشی میکنند. بیرلینگ میگوید که تیم او تقریبا ۱۰ ساعت طول کشید تا به قله برسند.
در این قسمت آمادگی ذهنی اهمیت زیادی دارد زیرا خطالراس میزانی فراز و فرود دارد و سپس به قله اصلی میرسد. از دست دادن ارتفاع و سپس دوباره ارتفاع گرفتن هم در زمان رفت و هم در برگشت میتواند برای دلسرد کردن بسیاری از کوهنوردان کافی باشد. صعود از قله فرعی تا قله اصلی نیز حدودا یک ساعت به طول میانجامد. به طور کلی بیرلینگ عقیده دارد، برودپیک یک کوه فنی نیست. البته او در زمان صعودش از حمایت یک تیم شرپا پاکستانی بهره برده که قطعا روی قضاوتش در این باره تاثیر داشته است.
بیرلینگ اضافه میکند: " صعود به این قله درست مانند قله اورست است: کوهنوردان میگویند که از نظر فنی قله آسانی است، اما کافی است طناب ثابتها را از مسیر جمع کنید تا سختی مسیر مشخص شود. همچنین او یادآور میشود که کوهنوردان فرودی طولانی از برودپیک پیش رو خواهند داشت. این کوهنورد همچنین از ننوشیدن مایعات کافی به عنوان اشتباهش در صعود به برودپیک یاد میکند.
قله برودپیک از جمله قلل پر صعود هشت هزار متری به شمار میرود که در قلب یخچالهای عظیم بالتورو و در کنار یکی از زیباترین کوههای جهان یعنی کی 2 قرار گرفته است. در این مقاله سعی کردیم شما را با فرآیند صعود به قله برودپیک آشنا سازیم و ذهنیت شما را نسبت به آن روشن کنیم. اگر قصد دارید پا در مسیر کوهنوردی بگذارید توصیه میکنیم مقالات ما در بخش آموزش کوهنوردی و همچنین آشنایی با قلل هشت هزار متری را مطالعه کنید و همچنین نظرات خود را با ما در میان بگذارید. دکوول همراه شماست.